پسرا رو همشونو میشناختم خانواده هاشون خانوادم دوستن
ولی در جریان دوستی های ما نبودن
بعد من چند تا تولد مختلط هم رفتم مشکلی پیش نیومد پاسه مسی چون همه میو میشناختن
و اصن مامان رفیقای پسرم منو دیده بودن بهاش حرف زده بودم
یعنی خانواده همه در حریان بودن به جز من چون میدونستم چنینی اتفاقی میوفته