اره درسته ...ولی من محبت و توجه میخوام ...که اونم وقتی نداره برا من سرش همش شلوغ کارشه ...کارشم زیاده صبح تا شب سر کاره ....حتی جمعه هم نمیتونیم بریم ..ماشین فقط بدرد کار خودش میخوره ....برا ما هم بدرد دکتری ما رو ببره
حق با توهه عزیزم ولی من نمیدونم‌چمه 😓 اصلا اینقدر فکر سزارین هستم توقع دارم اونم مثل من باشه میگم یه عمل به این بزرگی دارم این فکر ماشینه من مهم ترم الان نمیدونم من فکر کنم کلا روحیاتم به هم ریخته بخاطر نگرانی های خودم درست میگی من دارم سرد رفتار میکنم باهاش....چرا من خیلی توقع دارم ...همش توقع احساسات دارم ....ولی اون اینقدر خسته از کار بر میگرده....من همش توقع دارم همش حواسش بهم باشه احوالم‌بکیره احوال بچه رو‌بگیره ولی اون کجا هست و من کجا هستم
مردها اکثرا مثل زنها نیستن . نگرانی هاشونو یا بروز نمیدن یا به شکلای دیگه ای بروز میدن. مثلا همسر من وقتی در مورد من ناراحت باشه یا فکر کنه از دستش ناراحتم با عالم و آدم سر چیزای الکی دعوا میکنه
هرکی یه مدله
بعضی مردها از جمله همسر من کلا اهل حرف زدن و ابراز احساسات نیستن. اینا بی احساس نیستن فقط بلد نشدن که بروز بدن
عزیزم الان خیلی بهتره ....گفتار درمانی هم بردم درسش خیلی خوبه همه نمره هاش بسیار عالی هست ولی نمیتونه شعر حفظ کنه یکمم حرف زدنش نامفهوم هست چند بار باید بگی چی میگی ...البته خیلی حرف میزنه که باید بگی ساکت ...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
