همیشه میگم خدایا ازت خواهش میکنم مشکلم روحل کن یا کاری کن زودتر بمیرم راحت بشم ..توی تاپیک های قبلیم گفتم شوهرم یک سال پیش با یک خانم متاهل دوست شد و تا الان رابطه شون قطع نشده همیشه انکار میکنه حتی موقعی که همه پیامک ها و تماس هاشون رو نشون میدم بازم انکار میکنه مثلاً میگه پیام ها رو من ننوشتم دوستم نوشت ..گوشیم تو دست دوستم بود و...چند روز پیش پسرم رو فرستادم مغازه تا پیش باباش بره بهم گفت مامان بابا چرا دو تا گوشی داره?گفتم مگه بابا گوشی دیگه ای هم داره?گفت اره تو مغازه هست همش داره با اون گوشی پیام میده..حالم گرفته شد ..امروز سر فرصت رفتم مغازه کسی تو مغازه نبود مغازه رو گشتم گوشی رو پیدا کردم بازش کردم دیدم کلی پیام بین شوهرم و اون خانم رد بدل شده همشون عشق و عاشقی..انگار بدجور به هم وابسته شدند..و هزاران تماس بینشون رد بدل شده بود فقط نشستم گریه کردم واسه بدبختی خودم ..گوشی رو گذاشتم سر جایش اومدم خونه..دیگه خسته شدم نه میتونم طلاق بگیرم نه میتونم خودم رو به این شرایط عادت بدم...دلم میخواد تف کنم تو صورتش ..برم سر کوچه هوار بزنم تا همه ذات کثیفش رو ببینند دلم میخواد شب بخوابم صبح دیگه بیدار نشم خدایا پس تو کجایی?