سلام نازی
خوبی
من تا دیشب وارد کاربریم نشده بودم، دیشب داشتم بیهوش میشدم لایک کردم
الان نظرمو بگم
راستش به نظر من، الان داریم سمتی میریم که خانواده دخترها هم وزن عجیب غریبی در نابود کردن زندگی ها ایفا میکنن
این از این🤣
اما در کل، به نظرم ریشه اش تو عقب موندگی زنهاست. نه به معنی بد ها.
در طول تاریخ زن ها از پیشرفت های اساسی دور موندن.
زنی که هیچ چیزی نداره، هیچ فکری از خودش نداره، مراوده ای نداره، ایده ای نداره، خب به مرور همه فکر و ذکرش همین میشه دیگه.
مردها،حتی تو پایین ترین سطوح شغلی مهارتی، مراودات کاری دارن. دو تا حرف دارن بزنن.
این دور بودن زنها از اجتماع در طی سالهای گذشته، قرون گذشته باعث شده اصلا مکتب خاله زنک به وجود بیاد.
بعد متاسفانه فمنیستها به جای حذف این موضوع اومدن گفتن بکنیمش عمو مردک.
ناخوداگاه،نسل های بعدی هم حتی تحصیلکرده و امروزی، اون قسمت تاریک وجودشون تو محیط شکل گرفته.
الان خیلی ذهنم خسته است، نمیدونم میتونم منطورمو برسونم یا نه.
ببین ما خیلی خانومهای تحصیل نکرده داریم که تو این فضاها نیستنا. کلی میگم. مثلا یه اکثریت شاید هفتاد درصدی از نسل گذشته.
بعد زندگی نسل گذشته سخت بوده به نسبت. الان خیلی امکانات رفاهی هست. اینم هست. طرف میبینه پسرش برای دختر غریبه (از نظر خودش) مهیا میکنه خوب زورش میاد.
حالا خودمونیم اکثر عروسها هم با تبعیض وحشتناکی، سمت خانواده خودشون غش میکنن. خیلی ها خب تحمل نمیکنن. مخصوصا تو کیسی که طرف ببینه مثلا از پسرش به سمت خانواده عروس میره به سمت خودش نمیاد. اکثر عروسها هم کلا یکم دارن انتقام نسل های قبل رو میگیرن😁😁😁😁
کلا نسل گذاریم. مادر شوهرها هم نسل گذارن. نه جوونیشون تونستن شوهر رو تو مشت داشته باشن،اون موقع حرف مادرشوهرشون بوده، الان حرف عروس.
یه دلیل هم نداره. هزار تا دلیل داره. خوب و بد همه جا هست. اما من گاهی میشینم تاپیک ها رو میخونم میبینم یه مقداری هم عروسها دوست دارن وانمود کنن مظلومن😁 یعنی ماجرا رو یجور تعریف میکنن بعد تو ادامه حرفاشون میبینی یجور دیگه بوده.
یه چیز دیگه هم هست. زنها حوصله تحلیلشون زیاده. همه چیزو به هم میبافن و ربط میدن و تحلیل میکنن. مردا نگاهشون خطی تره. کمتر به حواشی میپردازن. اگه مردا هم مثل ما بودن، شاید اون موقع داستان خانواده زن ها همینطور بود.
اصلا من یه جا میخوندم، میگفت زنها مثل بافت رحم و اینها تو در تو و پیچیده هستن، مردها هم شبیه آناتومی خودشون یک خط صاف.
ببین من میخواستم تو همین تاپیک واسه یه مهمونی نظرسنجی کنم که چی بپوشم، تا پوشش جاری تو ختم فلانی رو توضیح دادم. هزار تا قصه بافتم که بپرسم لباس مثلا قرمز بپوشم یا آبی.
مردا چی کار میکنن؟؟
اول که نظرسنجی نمیکنن، بکنن از باجناقشون نمیگن،بگن از دوران مجردیشون نمیگن که آی من حروم شدم من کروات فلان میزدم الان کروات نمیزنم و .....
الان نارین میدونه جاری من صندل نیکتا میپوشه.🤣🤣🤣🤣
ما زنها انقدر میگیم، خیلی وقت ها حس میکنیم وای مورد چه ظلمی قرار گرفتیم. هی تحلیل میکنیم.
بیشتر مردها،نمیفهمن.
خیلی وقت ها جنگ بین عروس و مادرشوهر به وجود میاد چون مرد نمیدونه و مغزش پیچیدگی مغز زنها رو درک نمیکنه.
نمیگم خانواده شوهر بد نداریما، میگم خیلی از بحث های پیش پا افتاده واقعا عادیه.
ننه منم شاید بگه جیران چرا دو تا میوه گذاشتی، واسه مادر شوهرت پنج تا گذاشتی، اما اونجا چون خودم میشنوم،یه جوری رفع و رجوع میکنم.
مردای ما اکثرا کار خونه بلد نیستن، وقتی مادرشون حرفی میزنه گیج میشن چون هیچ اطلاعات خاصی ندارن، همه چیز رو دوش خانومه.
وگرنه مردی که تو خونه فعال باشه، کار کنه،پذیرایی کنه،خودش بذاره برداره، مثل زن نقش فعال و عامل داشته باشه، میدونه مثلا همین دو تا میوه تو یخچاله. ناراحت نمیشه.
کلا زندگی هایی که خود طرفین پیچیده میکنن، یه جایی هم داستان میشه. جایی که با کمک و مشارکت هم زندگی کنی، نخای زیر و رو بکشی، دیگران بگن هم به نظرم تاثیری نداره.
من و همسرم چیزی به اسم کار زن، کار مرد نداریم. اکثر مواقع من زودتر میرسم،خب یه چیزی مهیا میکنم، اما خیلی وقت ها هم شده با هم میرسیم، یا من دیرتر، با هم آشپزی میکنیم، چیزی میاریم میخوریم. جفتمون یه اندازه از آشپزخونه خبر داریم. خیلی زن ها، دوست دارن آشپزخونه قلمروی خودشون باشه، حتی من شنیدم میگن نمیذاریم کسی یخچال رو باز کنه، خب تو اینجور مواقع به نظرم سوتفاهم هم پیش میاد. کسی بگه زنت برام میوه کم گذاشت خب طرف باور میکنه.
ما وقتی با هم تو یخچال مثل معدنچی ها دنبال استخراج خوراکی میگردیم، دیگه حالا یکی بگه هیچی نذاشتن، خب حتما کف دست مو نداشته دیگه😁😁😁
میدونی نازی هزار تا دلیل رو جسته گریخته گفتم، منظورم اینه همیشه هر موضوعی یه دلیل شفاف نداره. هزار تا دلیل هست هزار تا رفتار هست که نهایتش یه چیزی پیش میاد. ما رو دیگران کنترلی نداریم رو خودمون میتونیم فقط فکر کنیم و دلیل پیدا کنیم.