خانواده شوهر

البته که درست میگید باید رعایت کنند ولی یه چیزی هم بگم همیشه وقایع اونجوری که ما می‌بینیم نیست احتمالا همسرت بهشون گفته نصفش برا شما چون بحث ۵_۶تومن پوله اصلا اون چرا دست به گوسفند زده که حالا نصفش رو برداره ‌.شما هم کار خوبی کردی چیزی نگفتی الان یکی از نزدیکای من همینطوری هستن رسما خرج خانواده همسرش از ایناس و خیلی هم مادرشوهرش ریخت و پاش و مهمونی داره ایشونم همش حرص میخوره ولیکن تقصیر همسرش هست .همسرش همچین اجازه ای به اونا میده میگه پدر و مادرمن هرچی دارم مال اونا هم هست برا خانومش هم کم نمیزاره اما پولاشون حیف و میل میشه همیشه .

خداییش خیلی پررو بوده.

 اگر خونه مادر خودمون گوسفند بکشیم نصف شو برمیداره؟

همون شوهرمون خون بپا می‌کنه به قرآن. 

شوهر من که همش توقع داره مادر و پدر من خرج کنن براش بدون هیچ چشم داشتی.

بعد برای خانواده خودش جون میده

اره قبول دارم عزیزم شوهرمنم زیادی دست ودلبازه 

اون روز هم به مادرش گفت مامان شماهم بردار ولی میدونستم تعارف میکنه 

مامانش هم اصلا نگفت نه از خدا خواسته برداشت

به مادرمنم همینجوری میگه ولی مامان من اجازه نمیده میگه نمیخوایم خودمون میخریم دستتون دردنکنه 

خلاصه  امان از وقتی که مردا گوش به حرف خانومشون ندن و خانوادشونم سواستفاده گر باشن😑

نه مطمئنم اگر خونه مادر من بود هرگز مادرم برنمیداشت 

کارش که خیلی خیلی پررویی بود 

من حتی الان اومدم خونه مادرم تا خونه ام اماده بشه 

وسایل فریزرم رو هم اوردم خونه اش 

مادرم دست نزد به وسایلم تا خودم بهش گفتم استفاده کن 

کاش قبل بچه دار شدن جدا میشدی 

ی مشاوره برید ان شالله حل میشه

دقیقا همینطوره ولی چون ما همسرمون می‌خره مادرامون رعایت  می‌کنند و دوست ندارند از داماد چیزی بگیرند حتی خودشون هم همیشه یه چیزایی بهمون میدن که دخترشون استفاده کنه. اما مادرشوهر چون پسرش میخره متاسفانه حق خودش میدونه منم نمیگم کار درستیه منم ناراحت میشم ولیکن تقصیره مرداست.من تو عقد یه چیزایی میدیدم شاخ درمی‌آوریم همسر من هیچی هیچی هیچی نداشت تو عقد ولی از اون هم فکر کندن و بردن بودن هم مادرش هم خواهر و برادراش ولی خب من بعد ازدواج توجیهش گردم که اونا وضع  مالی بهتری نسبت به ما دراند و نياز نیست تو به اونا کمک کنی! 

من نمیتونم کلا درمورد خانواده اش با شوهرم حتی حرف بزنم فورا عصبانی میشه

اوایل فکر میکردم از علاقه ی زیاده

ولی الان فهمیدم یه علت خیلی عجیب داره!

اونم اینه که شوهرمن میدونه خانوادش چقدر اخلاقهای بد دارن و درواقع دوسش ندارن و بخاطر همین انقدر گارد داره 

دلش نمیخواد من به روش بیارم 

دوس نداره من بفهمم این رابطه ومحبت یک طرفه اس 

منم واسه همین متاسفانه نمیتونم بگم فهمیدم مادرت سواستفاده کرد 

خودمو زدم به نفهمیدن ولی خیلی حرص میخورم😑

درک میکنم برعکس همسر من فک می‌کرد خیلی دوستش دارن تا یسری مسائل پیش اوند فهمید اصلا دوستش ندارن و فاصله گرفت .بعضیا شخصیت مهر طلب دارند همسر شما هم همینطوره براشون خرج میکنه توجه کنند بهش! برادرشوهر منم همینطورهدرسته داره و وصعش خوبه اما واقعا نیاز به این همه ریخت و پاش نیست .اونا هم سو استفاده می‌کنند  الکی تحویلش می‌گیرند تا  بیشتر بهشون برسه .خانومش هم کم آورده و تنها راهی که پیدا کرده همینه کاراش رو میندازه گردن مادرشوهر که حداقل جبران بشه ولی نمیدونه همین صمیمیت و رفت و آمد های بیش از حد آخر سر به ضررش خواهد شد مادرشوهر که تا ابد سرپا نیست کارای تو رو بکنه دو سال دیگه از پا بیوفته  بلافاصله خواهرشوهرا خواهند گفت بزا هرکی رب و مربا و .‌‌فلان درست می‌کرد همونم بهش برسه !نمیگن چقد هزینه براشون کرده 

از "دیشیمین چیرکین سوُوریام" گفتنات حدس زدم تورک باشی🤣

حالا خانواده شوهرمن فقط استفاده میکنن

محبت ورفت وامد و اینا کلا در حد صفره 

شوهرم با سرویس دادن هم محبتی دریاقت نمیکنه ولی آدم نمیشه انگار وظیفه ی خودش میدونه

واي شوهر منم همينه 

هر پولي مامانم اينا خرج كنن وظيفه است ، چون من دخترشونم

ولي پدرشوهرم اگر نصف پول عروسي رو بده لطف كرده ، و شوهرم همه هديه ها رو ميده به اونا ، 

ميگه بابام لطف كرده پول خرج كرده 

وای چه خشنی تو بخاطرگیلاس ابروریزی کنه