وای خاله هام اومدن از دیشب.خوردن و پاشیدن و دست به سیاهوسفید سفی نمیزنن.مامانم کمرش درده بااین دردش واسشون آشپزی میکنه و جلوشون میزاره برمیداره.منم میشورمو جارو میکنم.اونام ببخشیدا سه تایی ریختن اینجا ک..و..نشونو از زمین تکون نمیدن.اگه روشو داشتم میگفتم بهشون.وقتی میریم خونشون یه چایی نمیزارن جلومون.لجمو درمیارن.والا من عمه هام وقتی به هم میرسن اینقد به هم کمک میکنن که بعد رفتنشون تا یه ماه خواهره کاری نداشته باشه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!! من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
عین خاله های منم یه زمانی مادرمو ساده گیر اورده بودن حالا یکی از خاله هام بهتر بود می یومد دست به سیاه سفید نمیزد ولی حداقل هر وقت می رفتیم خونشون انصافا بد هم نبود در حد خودش پدیرای میکرد البنه ما که بهش کمک میدادیم ولی امان از اون خالم میگفت بیام بخورم برم شما هم نیاید خونه ما به زور چای میداد به ادم اونم جوری که ادم دلش نمی یومد بخوره 😑مادرم دیگه حوصلش نکشید فاصله گرفت
فقط 3 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
میشه ازتون خواهش کنم برای سلامتی مادرم دعا کنید حتی فقط در حد یک صلوات مادرم خیلی سختی کشیده رنگ خوشی ندیده و توی زندگی من هیچی برای من با ارزش تر از مادرم نیست هر کی برای مادرم دعا کنه منم برای آرامش زندگیش و رسیدن به تمام آرزو هاش دعاش میکنم😚اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجه تیکر تولد دو سالگی پسر عزیزم هست مادرت قربون چشمات بشه😍😍😍😍