من هنوز قلق نامزدم دستم نیومده ....نمیدونم چه کنم ...؟ توی بعضی بحثا ناراحت میشم و حالت لجباز گونه میگیرم .......اونم دوست نداره ناراحتیمو ببینه .... از طرفی حوصله دوباره به بحث کشیدن اون موضوع رو بعدا ندارم ....اخرش باید واسه اینوه ناراحت نباشم تو خوم بریزم ... دوست دارم صریح حرفمو بزنم ..اما نمیشه ..حس میکنم هم اون ناراحت میشه هم من ..ولی اخه چطور بفهمم قلقش چطوریه ؟ و چطور باید باهاش بحث کنم ؟ البته یه چیزایی دستم هست ..ولی اینطور نمیشه که من ناراحت میشم به روم نیار و باهاش بخندم و شوهرم هم فک کنه که اتفاقی نیوفتاده ؟ باید بفهمه از دستش دلخورم اخه
خدایا ....یک کمی بیا جلوتر ....بیا جلوتر میخوام در گوشت یه چیزی بگم ......من بدون تو و حضور تو میمیرم .......تمام شدم شروعم کن دوباره ...دستمو بگیر و .....