2733
2734
عنوان

همسرم و خانوادش خیلی رو اعصابم هستن.

3437 بازدید | 140 پست
سلام دوستان عزیزم،راستش همسرم امشب بهم میگه من از پدر و مادرم هیچ توقعی ندارم و اونها هم هیچ وظیفه ای ندارن که کمکم کنن.ما 8 ساله که توی آپارتمان پدرم مجانی نشستیم و کلی هم پول داشتم که همرو از بین بردیم.خواهر همسرم نامزد کرده با یکی از فامیلاشون که طرف کارخونه داره ،کلا خانواده همسرم دنبال عروس و داماد پولدارن.توی اینهمه سال که همسرم با پولای من کار کرد و کلی ضرر کرد و کلیش هم خوردن و حالا امشب بهش میگم تو از خانوادت ناراحت نیستی میگه نه.میگم خوب اگه این خونه نبود چیکار میکردی میگه خوب یه جا کرایه میکردیم،میگم چجوری،میگه با سختی بالاخره جور میشد.کارش که کلا خوابیده و وضعیت مالیمون خرابه.خانواده همسرم هم همش توی گردش و سفر خارجن.همیشه هم به گوشی همسرم زنگ میزنن.فقط تولدم با من حرف میزنن در حد تبریک.کلا سرد هستن.به همسرم میگم ناراحتم که اینا اینجورین.میگه خوب اخلاقشون اینجوریه.
از اینکه اینقد سادگی به خرج دادم و کل زندگی بدوش خانوادم هست ناراحتم.حالا همسرم میگه اگه پدر تو این خونه داده وظیفش نبوده بلکه محبت کرده.پس پدر منم وظیفه ای نداره.
الانم دعوامون شد و بشدت ناراحتم.نمیدونم چیکار کنم.خیلی خسته ام.احساس بدی دارم.
حالا همسرم میگه اکه پدر تو این خونه اده وظیفش نبوده بلکه محبت کرده.پس پدر منم وظیفه ای نداره.
این حرفش کاملا درست هست...هیچ کس وظیفه ای نداره..همسر باید به خاطر خودش انتخاب می کردی نه خانواده گلم؟ یا باید بیشتر بررسی می کردی حالا که پذیرفتی نه خودت اذیت کن نه شوهرتو
در هیاهوی زندگی دریافتم: چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت. چه غصه هایی که فقط سپیدی موهایم را حاصل شد، در حالیکه قصه ای کودکانه بیش نبود. دریافتم:خدایی هست که اگر بخواهد می شود وگرنه نمی شود...به همین سادگی


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
مهدیه جان حرف های همسرت کاملا درسته .آدم ازدواج میکنه که مستقل بشه نه این که سر بار خانواده ها باشه.بعد از ازدواج هیچ کس در قبال آدم وظیفه ای نداره مگر خود آدم
دارای یک همسر تمام عیار :))))
حالا خوبه شوهرت میگه پدرتون محبت کرده که خونه رو بهتون داده و مثه بعضی از مردای پر رو نگفته که وظیفه اش بوده!
کلا هر کار بدی خانواده شون بکنن میگن اخلاقشون همینه یا منظوری نداشتن ناراحت نشو...
منم قبول دارم ببین عزیزم شوهرت الان خودشم خوب میدونه که پدرت بهتون محبت کرده و اگر این خونه نبودم الان خیلی خیلی تحت فشار بود ولی مردا غرور دارن دوست ندارن غرورشون زیره پا بشه مخصوصا از طرفه زن وخانواده همسرشون پس توام دیگه هی به رخش نکش این موضوع رو ..... پدر مادر اون هیچ وظیفه ای ندارن اگرم محبتی بهتون بکنن شعور و عاطفه خودشونو میرسونن حالا هم که نمیکنن خب بی خیال نه اعصابه خودتو خورد کن نه شوهرتو ....
یا حضرت رقیه امید هیچ کسو ناامید نکن  *فاالله خیرا حافظا و هو ارحم الراحمین *
2738
سلام عزیزم
درکت می کنم گاهی آدم دلش می خواد یه تشکر خشک خالی حد قل چیزی باشه که در مقابل زحمت یا گذشت آدم می شنوه ولی خوب اینم که شوهرت میگه خانواده تو لطف کردن و وظیفش نبوده خودش یعنی درک میکنه محبت اون ها رو
حالا دلت می خود چه تغییری ایجاد کنی؟
کلا همسرم ریلکسه.مثلا همین خواهرش با من سرده رفتارش.میگم خوب من عروسیشون نیام تو میری؟میگه خوب تو دوست داشتی بیا نداشتی نیا.اصلا اجباری نیست که.بهم میگه اینقد خودتو اذیت نکن بخاطر این چیزا.یعنی چشمام چهار تا میشه وقتی ریلکسیشو میبینم.
کلبه جون من تو این 8 سال پشتش بودم.40 تومن پول داشتم.بپاش ریختم.فکر کردم حالا خانوادشو میذاره کنار.ولی الان با این حرفاش فهمیدم که انگار فرقی بحالش نداره.دلم خیلی ازش بدرد اومده.الانم دارم گریه میکنم.روزای خیلی سختی داشتیم که خانوادش خبر نداشتن و من می رفتم از خانوادم پول قرض کردم دادم بهش.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687