خانما دخترم ۱ سالشه دختر جاریم ۴ سال خیلی بچم میزنه

الهی بگردم بچه تون کوچولوعه نمیتونه دفاعی هم بکنه

مادر سلیطه یا طلبکار اینجوری بچه تربیت میکنه ماهم یه کلمه از جان پایینتر ب برادرشوهرم بگیم مادرش بی ادب میشه و انگار یه بچه معصومی داره ک فقط هم خودش در اون معصومیت میبینه ولی همیشه تو ذهن من هس ک این بچه یا اخلاقای بدی ک درش میبینم بزهکار میشه ینی قاتلی دزدی چیزی

نگید توروخدا حمله می‌کنه ما نخواستیم بچه هامون اینطوری بشن بیشتر از بقیه منه مادر عذاب میکشم😞

عزیزمممممممم خیلی سخته میدونم اگ نمیتونی نری بچتو بگیر بغلت 

ماهم داریم یکی اینجوری من بچمو سفت میچسبم که پا نشه راه بیفته 

میگم نزار بزنتت میگ مامان من اصلا ندیدمش که کاریش نداشتم اون اومد چنگم زد راستم میگه بچم داشت با یکی دیگ بازی میکرد این رد شد صورت بچمو چنگ زد😒

کوچیکه عشقههههه خیلی خوبه

ببین مطمئن باش مادر این بچه خیلی تو عذاب و ناراحتیه گاهی واقعا هی به بچه بگی حساس تر میشه اون طفلی هم نادونه حسادت می‌کنه و میزنه شما باید مدیریت بکنید چشم ازشون برندارید و سعی کنید مهر بچه ی کوچیک رو به دل بزرگتر بندازید مثلا هدیه از طرف دخترت براش بگیر .

یه چیز دیگه بازی مشترک براشون درست بکن یه بازی که این چهار ساله بتونه با این یک ساله توش ارتباط بگیره

شما موقع آسیب جدی باید وارد ارتباط بچه ها بشید باید خودتون هم تو بازیشون شرکت کنید تا بچه ی بزرگتر بتونه با کوچیکتر ارتباط بگیره و حسادت یا کنجکاویش برطرف بشه

اون طفلی الان واقعا نمیدونه چقدر کارش بده هر چقدر بگی واقعا نمی‌فهمه چون بچس عقل و منطقش مثل آدم بزرگ که کار نمیکنه 

خداحفظشون کنه برات عزیزم

بگو یبار دیگه بچه مو اذیت کنی میزنمت اگر جاریت ناراحت شد و واکنش نشون داد بگو وقتی جلوشو نمی‌گیرین خودم مجبورم کاری کنم

منم رو بچه حساسم ،خونواده شوهرم دائم میگن بچه وزنش چقده منم میگم بعد امروز ک من برا نیم ساعت گذاشتم پیش مادر شوهرم تا نگه داره بچه رو بردن مغازه برادر شوهرم اونم با لباس کم بچم از بینیش آب راه افتاده سرماش دادن بعدم وزنش کردن فک کردن من دروغ میگم اومده میگه ۱۰ کیلوشه گفتم خودم میدونم 

از این به بد نرو خونش جاییم اگه دیدیش با بچش اومد نزار نزدیک بچت بشه تشر بزن بهش 

تو مقصری تا وقتی اون بچه هست پیش بچه ات بشین هر کی گفت اب چایی غذا بگو نه بچه رو میزنه و فقط بشین اونجا با دختر جاریت یا هر کسی جدی صحبت کن مه حق نداری بچه منو بزنی 

والا اینی ک ن دیدم انگار ته دلش ذوق میزد!

دختر معصوم من نمیدونه کتک چیه! اومد ی چنگ زد زیر چشمش... خیلی ناراحت شدم ولی دیدم بچه اس. از مادرش توقع داشتم مواظبش باشه وقتی میبینه اینطوره. ن اینکه لم‌بده رو مبل و من دنبال بچه ام باشم...

بعد از خوندن پیامهاتون کلمه سلیطه و طلبکارو پس میگیرم. ممکنه مادر ویژگی بدی نداشته باشه ولی باید کنترل کنه این شرایط و بچه ش که خیلی اذیت میکنه رو

باید قبول کرد بچه هرکس برای خودش عزیزه منم خواهرم بچه بود یعنی مو ب موش میرفتم دخالت نمی‌کردم ک خودش بی دست و پا بشه اما همون چشم غره کافی بود مگه من مرده باشم کسی دست روش بلند کنه 

دختر منم نمیدونست کتک چیه انقد تو بازی با بچه ها شده یکی زدنش اینم یاد گرفته بعدم انقد دختر جاریمو زدن سر بچم که اون آرومه اله بله کلا لجه باهاش