شوهرمو میگم
وقتی اومد خواستگاریم بخدا قسم 115 کیلو بود قبولش کردم و هيچوقت به روش نیاوردم همیشه مامانش غذا نمیپخت غذای بیرون بر میخورد
من با آشپزی مه کردم و مراعات های غذایی وزنش اومده رو 82 کیلو هيچوقت بهش نگفتم چاقی
الان همه بهش میگن خوشتیپ
اما من وزنم 62 کیلو و قدم هم 161
شدم خانمش
باردار شدم زایمان کردم وزنم شده 72 خودم افسردگی گرفتم
خودم به بچم شیر میدم
امروز صبح بهم گفته تپ بداخلاق و لجباز هستی ناراحت شدم رفته بیرون خرید کرده اومده
بهش گفتم تو وسایلا تپ یخچال بچین که من ناهار آماده کنم
اومده بهم میگه هندوانه هستی
گفتم چیییییی؟
باز گفت
منم ظرفهارو گذاشتم گفتم وقتی شوهرم بهم همچین حرفی میزنه چرا غذا بخورم