دوتابچه دارم،این آقاتهرانیه وتو کوچمون داره خونه می‌سازه
یه بار از سگش ترسیدم،سگ رو زد ،مجبورم هرروز از جلوی ساختمون رد بشم تامنو میبینه یه جوری میشه کلا وامیسته بالبخند نگام میکنه دست از کارش میکشه،یامیره توماشین میشینه من از روبرو که میام گوشی دستشه حس کردم داره عکس میگیره،تا رد میشم پیاده میشه،حس میکنم نگاهش کثیفه ومیترسم
خاک تو سرش
جلوشو بگیر
بهش تذکر بده
تکرار کرد به شوهرت بگو
شما اصلا محل نده بهش
اخم کن و نگاش نکن
جلو چشمش نباش
از اون مسیر یه مدت رد نشو
از جای دیگه برو حالا یکم راحت دور هم شد اشکالی نداره
هروقت بهت زل زده بود و نزدیک بود بگو‌چیه ادم ندیدی ای بابا . ای باباشو حتما بگو
چی بگیم اگه شاغلی ک مجبوری رد بشی
شاغل نیستی هیچ بهونه ای نرو بیرون
نمیدونم
با اخم رد شو
با شوهرت رد شو
بنظرت خودشم متاهله؟!
آقاهه کاری نداشته و شاید شما حساس شدین البته شایدم حساس نشدی نظرم اینه وقتی رد میشی اخم کن برو بی محل باش بهش
هر دفعه از جلوش رد شدی گوشی رو الکی بزار دم گوشت مثلا داری با بچه هات حرف می‌زنی
بگو مامانی به بابا بگو فلان چیز رو رفت بیرون بخره
اصلا هم بهش توجه نکن ی جور رد شو انگار درخته
