2737
2734

دوسه ساله عروسی کردم به من یه چوب هم ندادن عروسی هم هیچ کمکی نکردن مثل مهمون اومدن خوردن رفتن حالا جاریم یکماهه اومده خودشونو براش میکشن خواهرشوهرم به من سلام نمیداد حالا خودشو براش میکشه و همش همه جا تعریفشو میکنن و براش طلا هم خریدن هم پاگشا هم عقد من اصلا خوشم نمیاد ازشون چون خیلی بهم بی احترامی کردن اما خیلی بدم میاد انقدر فرق میزارن چیکار کنم ناراحت نباشم اینم بگم نزدیک ۲۰ روزه نرفتم خونشون آرامش اعصاب دارم نمیبینمشون نامزدی همش اونحا بودم اعصابم خورد میکردن اما جاریمو احترام میکنن


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2740

اولشه حالا صبر کن

 مگه برا تو طلا نخریدن؟؟ 


من بعد 4 سال فهمیدم مادرشوهرم ک پیش من همش میگه جاریم خوبه میزنه تو سرم برعکسش پیش اون از من تعریف میکنه😐😐😐

گفته بودی که چرا محو تماشای منی، آنچنان مات که حتی مژه بر هم نزنی، مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود، ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی

دقیق چون نامزدی همش اونجا بودی خودتو از ارزش انداختی 

الانم بذار با همون خوش باشن چون فعلا اون تازه اومده کم کم که زمان بگذره ببین چقدر تغییر میکنن 

بعدم بهتر بهت کمک نکردن توقعم ازت نمیتونن داشته باشن در صورتی که قشنگ سوار اون جدیده میشن حالا ببین کی گفتم 

 🇮🇷❤️🇮🇷 تو میان پرده دل و قلب من روان هستى، همچون جارى شدن اشکها در میان پلکها. و در ضمیر من، درون دلم فرو مى‏آیى، همچون فرو آمدن جانها در بدنها. 🇮🇷❤️🇮🇷(حلاج)

بهترین راه همین حفظ فاصله ست جایی برو که ارزش داری. ۵ساله خونه ی خواهرشوهر نرفتم چون بین من و جاریم فرق میذاشت خونه ی مادرشوهرم سالی یه بار به زور میرم

و خدایی که به شدت کافیست
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687