من میترسم از صدای بلندش از فحشای رکیکش از بدرفتاریاش از بی آبروییش
من از اینا میترسم وگرنه یساعت هم باهاش نمیموندم
اگر همین الان با این همه مشکلی ک باهاش دارم قصد جدایی کنم میره دنبالم حرف در میاره و همه جا میگه داره خیانت میکنه
آدما تو شرایطش که قرار بگیرن میتونن تغییر کنن
اینو دیدم که میگم
گاهی یه اتفاقاتی ما رو تغییر خواهند داد
من بشخصه دلم نمیاد وقتی یه غریبه درد و دل میکنه بیام نفرین کنم
شما هم اینکار و نکن
نفرین پر از انرژی منفه
تو شاید از ته دل نگی و فقط به زبون بیاری
ولی انرژیش هم تو رو میگیره هم اون شخص و
اینو بخاطر خودت میگم
امیدوارم حرفم رو بپذیری
نمیدونم چی بگم شوهر من لنگه شوهرت فقط بدون خوب نشد و روز به روز بدتر بدتر بدتر شده...
بعد ۱۳سال چ کارا ک ب من نکرد
حتما فکر اساسی کن
نیاد روزی ک مثل من ن راه پس باشه ن پیش
بخاطر وابستگی جنسی،ک داری تحمل نکن یا نگو دختر نیستم موقعیتم خراب شده...
حتما مشاوره زنگ برن و تونستی حضوری برو
دونه به دونه کلماتتو میفهمم که چی میگی وهرپستتو شاید چند باری خونده باشم.درکل دربرابر این تیپ ازمردا باید مستقل شد ومظلوم نبود هرچه مستقل تر و بیخیال تر باشی به نفعته .به خدانزدیک باش عجیییب دل آدمو آروم میکنه .درنهایت برات آرزوی موفقیت وآرامش دارم عزیزم واینکه هرچه زودتر حال برادرنازنینت خوب بشه وسلامتیشو بدست بیاره🌺
ما قربانیه یه تربیت اشتباه شدیم
منکه خودم با اصرار شدید خودم و مخالفت شدید خانواده خودمو دو دستی بدبخت کردم
روزی هزار بار میگم کااااااش با فامیلای خودم به خواست خانوادم هر کسی رو میگفتن ازدواج میکردم ولی اقن روزارو نمیدیدم
خب دیگه خداروشکر سرکارم هستی
در مورد خودشیفته ها سرک کن ببین مشخصاتش ب شوهرت میخوره یا ن
طرحواره ها خودتم بررسی کن
من شیمی دارویی خوندم اشتباه کردم نشستم خونه داری الان بخدام جدا شم توان مالی ندارم بچه نگه دارم برا این فعلا تحمل میکنم
