من تازه نشستم پشت فرمون
کلا بار سومم بود اومدم خونه مادرم دارم تمربن میکنم کم کم
بعد شوهر عمم اونجا بود دم در منو دید گفت منو برسون تا خونه
ایترس گرفته بودم همینجوریش تا سوار شد گفت مبارکه ایشاالله پول بیاد دستت عوضش کنی😐
بعد شروع کرد از ماشینم ایراد گرفت که صدا اضافه داره
دندش بده
رسوندمش تو کوچه گفت یه پارک دوبل بزن ببینم چی بلدی
تو سربالایی بود گفتم اینجا سربالایی فعلا نکنم بهتره کفت برو باید یاد بگیری بعد یه بار خاموش کردم و پارک کردم با استرس بعد شروع کرد خندیدن گفت تو واقعا چطوری خودت میای و میری با این رانندگیت بابات گفت خودت اومدی تعجب کردم
این ماشینم عوض کن یه چیز دگ بگیر نقطه کور نداشته باشه من با این قد بلندم تسلط ندارم تو دگ هیچی همینجوری داغون بودم داغون تر شد اعتماد به نفسم🙂