نامزدی و خاطرات

مارفتیم آزمایش عقد

شوهرم معتاددراومد

ولی بیچاره تاحالایه سیگارم نکشیده بود

اینم شانس مابود😂😂😂

چرا میتونیم باشیم اما در حد شیطونی.خونه خودمون راحتیم اما شوهرم خجالت میکشه از بابام اما خونه اونا خاهر شوهرامممم.و اینکه تو شب پدرشوهرم دیدم چند بار سرک کشیده تو اتاقمون

عزیرم مام خجالتی بودیم هردومون،ولی دیگه بعد یک ماه هنپز میپرسی وقت بوس کیه؟

شما دیگه کی هستین

پس وقتی باهمین چکار میکنین خخخخ

شبا اجازه دارین باهم باشین؟

بنظر من وقتش همین الانه ،هرجاهست گیرش بیار طلب این یه ماهم ببوسش

خوشخت و شاد باشی

وااای ینی چی سرک کشیده😨😨😨😨

اونجا اتاق شخصیتونه....مجبوری با این شرایط بری؟؟خوب نرو خواهر من...بزار شوهرت بیاد.

دل خوشی این کارا توی دلم موند توی عقد همه هم میگن شیرینیش یجور دیگست اما بازم دعا میکنم خونه خودمون راحت باشم

وای تو چه صبرو تحملی داری 

سرک؟؟؟؟؟؟

وای یکی این رفتارو با من بکنه همون موقع شبونه پا میشم میرم ازاونجا 

 تصورش هم برام غیر قابل تحمله 

صبری داری خواهر من بودم هرکی سرشو میکرد تو اتاق با بالشت ازش پذیرایی میکردم بعدم پا میشدم میدفتم عه عه

ولی استارتر خیییلی برام عجیبه تو این یه ماه بوس نداشتین....😰

هههههههههههههههههه اره کلا اینجوریه 

اگه فامیل شوهر شمان میان دوربین محفی هم کار میزارن تو اتاقتون لا اله الا الله 

از دست ادمای دُگم

لایک👍👍👍

یاخدا

پدرشوهرت مراقب شماست؟

این دیگه نوبره مگه کلید نداره اتاقتون خخخخ

ولی تا میتونین استفاده کنین بهترین و بی دغدغه ترین دوران زندکیه

نه اینکه بعدش بد باشه ها ،ولی مسیولیت خونه داری و بعدش بچه و ....

الان عاااااالیه

بگوبیاد خونه شما خوب وقتی اونا جوون مجرد دارن 

البته یه جیزایی رو باید رعایت مرد که حتما باتوجه به حساسیتای اونا میدونی دیگه خخخخخ

چه جالب حالا که فکرشو میکنم میبینم من چقد راحت بودم واسه خودم شما تو عقدین یه ماه یه بوسه کوچیک نمیزنین اما من همون شب عقد بردنم خونشون تا صبح با شوهرم بیدار بودیم حرف میزدیم.

یجور رفتار میکنن انگار میخوای به پسرشون تجاوز کنی 

یه موقع شرافتشون لکه دار نشه 

عه عه اعصابم خرد شداااا

بدیش تازه اینجاس که پدر شوهرم میگه سال دیگه بچه دار میشید منم میگم همسریم نمیخاد بعد پدر شوهرم میگه مگه دست اونه........

یعنی دست شوهرمه یا پدرشوهرم توی کلاسا یچیز دیگه من فهمیده بودم      

نه پسرشونو میشناسند میترسند توی عقدیه کار دستشون بدیم