مایه زمین داریم اونو دادیم به این پسرمون یعنی شوهر من به باقی پسراشم زمان اذدواجشون پول دادن قراره بفروشیم براش خونه بخریم بعد که فروختن زمینو داداش بزرگه پولو ریخت تو حساب خودش که مثلا به عنوان تجربه دار تو کار ملک و املاک بیاد معامله کنه ولی زد به اسم خودش بعد از یه مدت جاریم رفت مهریه شو گذاشت اجرا و خونه ما رو گرفت قانونا منم رفتم خونه مادر شوهرمینا و گفتم اگه منیره یه بار دیگه اسمی از خونه ما بیاره منم مهریه مو میذارم اجرا به همین خاطر برادر شوهرم رفت بازنش مصالحه کرد و خونه رو زد به اسم پدر شوهرم در صورتی که اونا زمان خواستگاری گفتن ما به همه پسرا پول دادیم این زمینم دادیم به پسرآخریه چون پول نداشتیم دیگه
حالا که خرشون از پل رد شده خونه به اسم پدر شوهرمه حالا هی خواهر شوهر پیغام میفرستن برای من که به بابامون گفتیم خونه رو بفروشه پولشو بین دخترا تقسیم کنه ما هم پول لازم داریم پدرشوهرمم برگشته میگه از این به بعد به من اجاره بدین
حالا من باید بااین آدمای بد قول چی کارکنم که تو خواستگاری حرف میزنن بعد میزنن زیرش