2737
2734
عنوان

لطفا فقط خانمای ۳۰ سال به بالا بیان

| مشاهده متن کامل بحث + 1234 بازدید | 91 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالامن نمیدونم ایناجی بوده دلیلشون ولی ازدواج هاخیلی پیچیده شده من سربرادرم چندباراول مثلاگفتیم به فامیل جورنشدوخیلی بدبودمادیگه دفعه اخری اصلاحتی به مادربزرگ هانگفتیم وعقدکردن بعدگفتیم

2728

میتونی به شوهرت گله کنی و یه جا پیش یکی بگی که میدونی به گوششون میرسه

ولی من جای تو باشم دیگه هیچوقت واسه کمک کردن تو خونه تکونی و آشپزی و این کارا پامو تو‌خونه اینجور آدما نمیذارم

فقط عین مهمون میرم و میام

آدمایی که موقع کار گرفتن تورو یادشونه ولی اینجور مواقع آدم حسابت نمیکنن رو‌باید براشون تاقچه بالا گذاشت

2740

شما هم درس بگیرین از این به بعد دوست باشید روابط دوستانه داشته باشید اما مثل خودشون به وقتش یه حرفایی بین شما زن و شوهر باشع و وقتی تصمیم خودتونو گرفتید نهایتش خبرشو بهشون بدین که کار تموم شده

دختری از سادات هستم. بر دشمن مرتضی علی لعنت،ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم. خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو💚🍃
میتونی به شوهرت گله کنی و یه جا پیش یکی بگی که میدونی به گوششون میرسه ولی من جای تو باشم دیگه هیچوق ...

آره درسته هیچ وقت اینقدر خوب نباشید و فداکاری نکنید بهتون بدی شد حالتون گرفته شده ،منبعد مثل غریبه ها باش

حالامن نمیدونم ایناجی بوده دلیلشون ولی ازدواج هاخیلی پیچیده شده من سربرادرم چندباراول مثلاگفتیم به ف ...

واقعااا؟بعد ازمایش خون که جوابش okشد و سر مراسم ها و مهریه  و اینجور چیزها که تفاهم شد دیگه معمولا بزرگترا در جریان میزارن

الان تا قطعی نشه نمی گن من حق میدم قرار نیست تا عقد نکردن تو فامیل بببچه ،من دیدم رسانه ای کردن بعد ...

خب میتونستن به پسرشون بگن و براش توضیح بدن که یه همچین خواستگاری هست و نمیخایم کسی بفهمه و فقط ما میدونیم دیگه این کدورت ها هم پیش نمیومد

دختری از سادات هستم. بر دشمن مرتضی علی لعنت،ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم. خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو💚🍃

ده ساله ازدواج کردم.چند یال پیش عید دیدنی اومدیم خونه پدرشوهرم دیدیم یه طایفه تشریف آوردن باگل و شیرینی حقیقتا مافکرکردیم اومدن خواستگاری ولی باورت میشه اومده بودن قرار عقد خواهرشوهرم رو برای پس فرداش اوکی کنن دیگه.من و همسرم هنگ شدیم من سریع خودمو جمع کردم ولی همسرم از شدت سردرد بستری شد.عقد مردن و همه باغصه و غم نشستن پای سفره.الان سالها گذشته همه یادشون رفته و همیشه دور همیم و خوش میگذره.کارشون جالب نیست و به نظرمنم توهین آمیزه ولی خوب بعضیا مدلشون اینه و دوست ندارن تا تموم شدن کامل ماحرا هیشکی بفهمه حتی اقوام درجه یک.بزن به بیخیالی فکر سام عروسی باش خواهر😊

من حسابم زِ همه مردم این شهر جداست/من امیدم به خدا، بعدِ خدا هم به خداست
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687