2737
2734

ما چند ساله ازدواج کردیم اوایل وضعمون خوب نبود هر سال عید کوفتمون میشد منو شوهرم دعوامون میشد از فشار اقتصاپی که رومون بود حالا امسال بعد کلی کار کردن یکم اوضاع روبه راه شد رفتیم خرید عید برگشتیم خونه رفتم بالا خونه مادرشوهرم جاریمم بود باهاش اصلا حرف نمیزنم تا منو دید شروع کرد بعضیا عقده دارن یبار برا عید لباس خریدن میخوان تو چش آدم کنن یارو میره ۱۰۰ملیون خرید میکنه جیکش درنمیاد بعد بعضیا شعور ندارن در صورتی که من اصلا حرفی نزده بودم 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2742

توهم در کمال ارامش فقط لبخند میزدی و روحیه ات رو اصلا نمیباختی اینجوری حرصش بیشتر در میومد

زیبا ترین دلتنگی دلتنگ بودن برای توست و تلخ ترین آن دلتنگ ماندن برای تویی که می دانم دیگر ندارمت …
مهم نباشه برات.

اصلا روانم رو بهم ریخت انگار تقصیر منه اون خرید نکرده بعد اون خودش چیزی بخره همش پز میده من خندم میگیره رفتارش رو میبینم بعد نمیدونم چرا فکر میکنه من مثل خودشم

2738

چقد حقیر 

جاری م سال اول عروسیش ی مقدار بدهی داشتن به ما بعد رفتیم خونشون گفت مانتو خریدم گفتم چقد بیچاره فک کرد به خاطر طلب خودمون میگم که مثلا چرا اونو ندادین لباس خریدی گفتا پول عیدی خودم خریدم و شروع کرد توضیح دادن بخدا انقد ناراحت شدم اشک ت چشم نگه داشتم به زور گفتم عزیزم خیلی کار خوبی کردی تو عروسی باید امسال مانتو نو بخری مبارکت باشه اخهما آدما چقد بدجنسی که اون اینجوری فک کرد

دوستان عزیز لطفا لایک نکنید تشکر ،اگه با حرفم مخالفی درصورتی میتونی ریپلای کنی که استار باشی وگرنه شرمندتم میشم اوکی
چقد حقیر  جاری م سال اول عروسیش ی مقدار بدهی داشتن به ما بعد رفتیم خونشون گفت مانتو خریدم گفتم ...

این آدم اصلا ذاتش اینه خودشو تابلو هم میکنه لااقل نمیکنه به رو خودش نیاره مادرشوهرم هاج واج نگاش میکرد

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687