ما خونمون ی سری تعمیرات داشت خونه مامانم اینا بودیم امروز صبح رفتیم خونمون و تمیز کنیم .واسه ی مناسبتی ی تابلو دیده بودم واسه ی دیوار خونمون اونم واسم خرید امروز رفتیم بزنیم.کفت اینجا نمیزنم خوب نیست چرا همش حرف تو باشه!!!! گفت کجا بزنم گفتم اونجا نباشه دیگه واسم فرقی نداره،کفت اصلا نمیزنیم قهر کرد من پیاده کرد خونه مامانم و خودش رفت ظهر پ دادم بیا ناهار و بخور فحش داد!!! دم عید اعصابم خوردکرد اگه بدونی خونه تو چ وضعیه