2737
2739
عنوان

خیلی نگرانم..خواب و خوراک ندارم

36 بازدید | 46 پست
راستش بعداز قضیه دزدی از خونمون که به یکی از همسایه ها مشکوک شدم و هیچی به کسی نگفتم..یکی دیگه از همسایه ها هی فوضولی کرداما من اسمی ازش نیاوردم ..هی خبر بُرد اورد...تا دیروز اومدم اشغال بزارم جلو در دیدم .تو راهرو هی دارن از من می گن که دزد خودشه .هیچی غلطی نمی تونه بکنه ..شوهرش بی غیرته...هزار تا مزخرفات دیگه ///سرتونو در نیارم منم لباس پوشویدم رفتم پایین با اون خانومی که هی خبر می برد می اورد گفتم مگه از من چیزی شنیدی ..دنبال چی هستی این وسط اصلا چ ربطی به شما داره ...گفت بیا تو خونمون ..گفتم نه کاری نداریم..که شروع کرد به فحاشی...دویید بالا پله خوابوند زیر گوشم.....منو می گی موندمممممم..اصلا تعادل نداشتت..روانی بوددد
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
منم موهاشو کشیدم حالا اون خانوم دزده وسطمون مونده بود....بعدش دوییدم تو خونمون...اولین بارم بود ...جا خوردم....حالا شب اومد شوهرشو اورد با خانوم دزده و منم تازه رسیدم تو پارکینگ .شهرم گفت بیا با هم صحبت کنیم...
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



تو ساختمون داد زد ایها ناسسس ی چیزی بگم این خانومو از ساختمون بیرون می کنیدددد...فقط تو این ساختمون ایشن می تونه با کارت درباز کنه دوزاریم افتاد که 4 سال پیش یکی از همسایه ها اومد بیرون از خونشون باد زد درش بسته شد ..مونده بود پشت در گفتم شنیدم با کارت می شه باز کرد...گویا اون رفته به این گفته و این شد نشونی از دزد بودن من....که هی پچ پچ که دزد خودشه
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
2742
بخدا اواین بارم هس 14 سال دارم زندی می کنم با همچین کسی مواجه نشدم تو عالم همسایگی....خیلی حرفا دیگه زد...حالا نگرانیم اینه که
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
2740
یاسی جون دقیقا....منم کسی رو دزد نکردم ..حدسیات خودشون بوده....اون خانومی که اومد وسط می خواست ایشون بیرون کنه از ساختمون از من مایه گذاشت..وگرنه من چتاشو دارم هر چقدر اصرار کرد من نگفتم کی دزدیده
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
حالا بین حرفاش گفته می رم کلانتری ..گوشم کبود شد..ما هم از ترسمون رفتیم کلانتری تا از پزشک قانونی برگه داشته باشیم برا روز مبادا
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
اما انقد مراحل داشت ...اوا اینکه ثبت پرونده می شد و بعدها ممکن بود برا سوء پیشینم به مشکل بربخورم دوم اینکه اصلا ادمی نیستیم که بخوایم هی بریم دادگاه پاسگاه ..با روحیات منو همسرم سازگار نیس...
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
دختر بهار از اینکه من بهش توپیدم که یعنی چی چرا واستادین غیبت منو می کنید...حمله کرد ب من
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
بین صحبتامون در حضور شوهرش و شوهرمن..کلید پرت کرد سمتم...اصلا تعادل نداشت....هی فوش می داد.....حالا اگر بره کلانتری بگه گوشم کبود شد . فلان و بهمان چکار کنم...درصورتیکه اصلا به گوشش کاری نداشتم....موهاشو کشیدم
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
اخ ادرینا جان گفتی.....با اون خانوم من سلام علیکم نداشتم...هی اومد کنکاش کنه منم محل ندادم گستاخ شد
جاییکه میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687