بچه ها من و همسرم قبل ازدواج باهم صحبت کردیم و قرار شد من خونه بمونم و نرم سرکار و کارای خونه رو انجام بدم و به دخترش برسم ایشون بیرون کار کنه و ماهیانه در حد توانش یه پولی به من بده برای لباس و کفش و کیف و آرایشگاه و کلاس و...
حالا که ازدواج کردیم همسرم زده زیر حرفش و میگه تو داری زور میگی...من پول ندارم به تو بدم...
حالا اگه فکر میکنید همسرم خسیسه نه اینطوری نیست...چون اون یه بچه ده یازده ساله از ازدواج قبلیش داره که کااااملا راحت برای اون پول خرج میکنه...بدون هیچ اغراقی ماهی 4 یا بیشتر خرج میکنه واسش امااااا واسه من میگه پول ندارم...
میدونید چیه اگر واااقعا میدونستم پول نداره میگفتم اوکی نداره دیگه از کجا بیاره ولی درد من اینه که داااره ولی برای من نمیخواد خرج کنه...
یعنی همسرم توقع داره من تو خونه صبح تا شب بشورم و بسابم و به دخترش برسم که یه وقت گشنه نمونه و تنها نباشه و باهاش بازی کنم و غذا و لباس همسر و رختخواب همسر رو فراهم کنم ...و در ازاش به یه لقمه نونی که میخورم راضی باشم و فوووقش با سالی یکی دو دست لباس قانع بشم...
حالا جالب میدونین چیه با اینکه من چند برابر دخترش سنم هست پولی که به عنوان ماهیانه ازش خواستم نصف یا بلکه کمتر از خرج ماهیانه دخترشه ولی بازم دوست نداره به من بده...البته برای خودش هم خرج نمیکنه کلا انگار میگه ببین من خرج نمیکنم پس تو هم خرج کن بذار همه رو دخترم خرج کنه...
البته اینو بگم همسرم به سرکار رفتن منم علاقه ای نداره چون میخواد هروقت از بیرون میاد خونه تمیز و مرتب و غذا آماده و دخترش در آرامش باشه.
چطوری میتونم بهش بفهمونم که منم تو این زندگی حق و حقوقی دااااااااااارم ؟