2733
2739

چند وقت پیش برای دختر جاریم خواستگار اومد 

دختره میخاست هی امروز و فردا میکردن واسه جواب 

تا بله دادن 

جاریم بهم گفته بود که جشن نمیگیرن بعد ماه رمضون 

منم دیگه همراه خریدای عید ی شومیر مجلسی هم برداشتم که گفتم ممکنه بعد رمضون پول نداشته باشم 

حالا اومدم روستا، میخوان برای دوم عید جشن بگیرن 

البته هنوزم بهم نگفتن با اینکه توی ساختمون هستیم... 

خیلی ناراحتم میگم احترامه کاش خبر میدادن که یه خرید حزئی بریم یا شاید بخوایم کادو بدیم پول کنار میزاشتیم... 

میخام بهش بگم که کاش بهمون یکی دوروز پیش اطلاع میدادین، خوب یه پیامک که وقتی نمیگیره از ادم... 

حالا همسرم میگه مثل یه مهمون غریبه باش، منم میخام یکم سنگین تر رفتار کنم ولی باز موندم چی کنم روستاست خریدی نمیشه انجام داد... کاری نمیشه کرد... دلمم نمیخاد دیگه شومیزم رو بپوشم... با مانتو شلوار اسپرت برم بد نمیشه؟! 

من از کجا باید میدونستم که جشنه انتظار داشتم خودشون بهمون بگن... 

توی یه حیاطیم غیر ممکنه که نرم اصلا... 

درخت کوچک من به باد عاشق بود کجاست خانه باد!؟ 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687