هفته ای دو سه جمله.
خیلی باهم صمیمی بودیم
تفریح بیرون گردش
کار میکردیم باهم
ازدواج که کردم بیشترم شد گاهی میامد سرکارن گاهی میامد خونه ام
شوهرم و بچه هام را خیلی دوست داشت
الهی دو ساله فوت شده من تنهام خیلی تنها گاهی خوابش را می بینم
عکسش به دیوار خانه لبخند میزند😔😔😔
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
خونه ما معمولا صحبت ها عمومی هست و همه باهم راجع به یه موضوع صحبت می کنند
با پدرم هم زیاد صحبت می کنم. مجرد که بودم خیلی بیشتر اما الان انگار با مادرم صحبت بیشتری به دلیل مسائل خونه و خونه داری دارم!!!
من وابستگی به پذرم زیاد نداشتم و ندارم،،اخلاقش خوبه خیلی ولی من از اول به قولی بابایی نبودم نمی دونم چرا این جور نبود زیاد دور و بر پدرم باشم.
کلا حرف خاصی باهاشون نمیزم نه مادر نه پدر . اکثرا یا بیرونم یا تو اتاقم .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
