شوهرم رو ماشین و کولر و خصوصا جوراباش خیلی حساسه همیشه هم جوراب سفید میپوشه و تا میاد خونه در میاره و با صابون میشوره اینم بگم که رئیس ادارمونه 5سال پیش ما تو آپارتمانی زندگی میکردیم طبقه 4 و بدون آسانسور و تراس زمستون بود شوهرم از صبح تا غروب سرکاره من شیفت بعد ازظهر بودم عادت من اینه که یه جین جوراب میخرم روزی یه جفت میپوشم و وقتی دراوردم گمش میکنم و میرم سراغ جفت بعدی اون روز شوهرم زنگ زد و گفت زود بیا اداره جلسه داریم رفتم لباس پوشیدم و هر چی گشتم جورابام نبود حامله هم بودم نمیخواستم سرما بخوزرم خلاصه یهو چشم خورد به رادیات و جورابای سفید شوکه انداخته بود روش خشک بشه رفتم پوشیدم. خلاصه رفتم اداره جلسه شروع شده بود و شوهرم داشت سخنرانی میکرد منم رفتم همکارا صندلی کناری اونو واسه نشستن من گذاشته بودن نشستم یهو شوهرم جو گیر شد و هی دستور داد اینکار و بکنین و اینکار و نکنین و ... آروم نگاش کردم و پاچه شلوارم(اون پایی که رو اون یکی پا انداخته بودم) زدم بالا و جوراباش رو دید که پاشنه اش پشت ساق پام جمع شده بود یعنی نمیدونین به چه حالی جلسه رو تموم کرد