2733
2734
...من یه مادر بدم

اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که واااای این بچه چقدر زشتهههههه....

بعد خودمو دلداری می دادم که اشکال نداره ... هر چی باشه بچمه..... یعنی یه همچین مادری هستمااااا....گریههههههههه
دلتون برامون تنگ شد بياييد به اين آدرس اينستا گرام 00sarabanoo00
رود گونه جونم الانم که یاد اون روز افتادم اشکم در اومد.هر وقت فیلم زایمانم رو نگاه میکنم خیلی گریه میکنم واقعا حس قشنگیه
زن بودن‌ خیلی‌ قشنگه‌! چیزیه‌ که‌ یه‌ شجاعت تموم‌ نشدنی‌ می‌خواد! یه‌ جنگ که‌ پایان‌ نداره‌! خیلی‌ باید بجنگی‌ تابتونی‌ بگی‌ وقتی‌ حوا سیب ممنوعه‌ رو چید گناه به‌ وجود نیومد، اون‌ روز یه‌ قدرت باشکوه‌ متولد شد  که‌ بهش نافرمانی‌ می‌گن‌!

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

2731
خخخخخخ ارتمیس اتفاقا منم تا نگاش کردم پیش خودم گفتم چه زشتم هست خخخ
زن بودن‌ خیلی‌ قشنگه‌! چیزیه‌ که‌ یه‌ شجاعت تموم‌ نشدنی‌ می‌خواد! یه‌ جنگ که‌ پایان‌ نداره‌! خیلی‌ باید بجنگی‌ تابتونی‌ بگی‌ وقتی‌ حوا سیب ممنوعه‌ رو چید گناه به‌ وجود نیومد، اون‌ روز یه‌ قدرت باشکوه‌ متولد شد  که‌ بهش نافرمانی‌ می‌گن‌!
نه نیلو جان فیلم زایمانم تو اتاق عمل
زن بودن‌ خیلی‌ قشنگه‌! چیزیه‌ که‌ یه‌ شجاعت تموم‌ نشدنی‌ می‌خواد! یه‌ جنگ که‌ پایان‌ نداره‌! خیلی‌ باید بجنگی‌ تابتونی‌ بگی‌ وقتی‌ حوا سیب ممنوعه‌ رو چید گناه به‌ وجود نیومد، اون‌ روز یه‌ قدرت باشکوه‌ متولد شد  که‌ بهش نافرمانی‌ می‌گن‌!
وای وای.منو بردی به 2سالو7ماه پیش
هی هی
منکه زایمانم طبیعی بود و لحظه ایکه اومد بیرون گفتم سلام پسرم خوش اومدی.خخخخخخخخخخخخخ
دکتر و ماما مونده بودن چی بگن.فقط میخندیدن.
خیلی دوس داشتم گریه کنم اما نمیدونم چرا نمیتونستم.تو دردم هم نتونستم گریه کنم.
خلاصه بعد از5 دقیقه دادنش بغلم.انگده خوب بوووووووووووووووووووووود
از 12 شب که دنیا اومد تا 6 صبح یه سره نگاش میکردم.بعدش خوابم برد.خخخخخخخخ
باز 8 صبح بیدار شدم هی نگاش میکردم.مونده بودم این تو دل من بود واقعا.
خدایا به حق همین وقت اذان دل همه منتظرهارو شاد کن.ای خداااااااااااااااااااااااااااااااا به همه بچه های سالم و صالح عنایت کن
آنجا که نام مهدی نیست قرار نه فرار باید کرد
اره سزارین.بیحسی بودم خیلی عالی بود
زن بودن‌ خیلی‌ قشنگه‌! چیزیه‌ که‌ یه‌ شجاعت تموم‌ نشدنی‌ می‌خواد! یه‌ جنگ که‌ پایان‌ نداره‌! خیلی‌ باید بجنگی‌ تابتونی‌ بگی‌ وقتی‌ حوا سیب ممنوعه‌ رو چید گناه به‌ وجود نیومد، اون‌ روز یه‌ قدرت باشکوه‌ متولد شد  که‌ بهش نافرمانی‌ می‌گن‌!
واقعا شرر؟؟؟؟

من خیلی عذاب وجدان دارم که بچمو زشت می دیدم... خداییشم بچه قشنگی نبود... به زور 2 کیلو شده بود... ریییزززززز... کوچولوووووو.... چوروک.... یه عالمه هم پف دور چشمش .... دماغشم آویزون بود به خدا، بعدا نمی دونم چطور شد رفت بالا....ههههههه

دلتون برامون تنگ شد بياييد به اين آدرس اينستا گرام 00sarabanoo00
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687