2737
2734
عنوان

سزارین دوم

9257 بازدید | 74 پست

سلام دوستان ،من یه پسر شش ساله دارم همیشه میخواستم وقتی پسرم سال اول ابتدایی رفت واسه دومی اقدام کنم که البته دختر دوست داشتم. ولی ناخواسته باردار شدم و کوچولومون پسر شد اولش ناراحت شدم ولی بعد عاشقش شدم همش دوست داشتم زود به دنیا بیاد بغلش کنم.خلاصه شانسی روز زایمانم با روز تولد پسر اولم یکی شد.همه فک میکنن خودمون تنظیم کردیم اما خواست خدا بود.سزارین اولم خیلی عالی بود روز دوم سرپا شدم و به کارام می‌رسیدم .فک میکردم سزارین دومم اینجوری میشه. خلاصه روز موعود رسید همون دکتر قبلی بود اما بیمارستان بهتر انتخاب کردم،صبح زود بیدار شدم آرایش کردم و دو تا کیف که یکیش برای خودم بود و یکیش برای بچه.شبش خواب دیدم که میگن ذکر لا حول و لا قوه الا بالله.... زیاد تکرار کن و من مدام این ذکر زیر لبم تکرار میکردم،پسرم گذاشتیم مدرسه،رفتیم بنزین زدیم و بعد رفتیم مادرمو برداشتیم با یه ساعت تاخیر یعنی ساعت نه رسیدیم بیمارستان ،شوهرم کارای پذیرش انجام داد و من استرس داشتم ذکر زیر لبم زمزمه میکردم چهار قل دستم بود و اونو می‌خوندم ، مارو به اتاقمون راهنمایی کردن لباسامو عوض کردم با همسری عکس گرفتم و پرستار ها منو بردن اتاق عمل،رفتارشون عالی بود اما من استرسم بیشتر میشد،چون از آمپول بی حسی که به نخاعم میزدن میترسیدم ، آمپولو زدن،سریع دراز کشیدم،دستامو بستن پرده جلو صورتمو کشیدن.دکترم مرد بودن همسن بابام من خیلی دوسش دارم بهم بای بای کرد و شروع کرد به عمل،صداشونو می‌شنیدم موقع بریدن خونم فواره زد و یکی از نفرات که تازه وارد بود ترسید،دکترم گفت نترس طبیعیه و ... منم هی ذکر میگفتم و به کسانی که التماس دعا داشتن دعا میکردم و هم به حرفاشون گوش میکردم، انگاری پاهای بچم زیر دنده هام گیر کرده کمی طول کشید تا صداشو شنیدم،اشکم سرازیر شد و به خاطر این معجزه شکرگزاری میکردم،بخیه هامو زدن، بردنم اتاق ریکاوری. ساعت ۱۰:۴۵ دقیقه صبح سر شدم و تا یک و نیم تو ریکاوری بودم،لباساشو پوشوندن و آوردن پیشم. ماشاالله مثل ماه بود. گفتم پمپ درد می‌خوام و بهم وصل کردن، مارو بردن بخش، همه منتظرمون بودن، همسرم چشاش میدرخشید، اتاقو تزیین کرده بود،کیک تولد برای پسرام خریده بود، یه جشن تولد کوچیک با مهمونام گرفتیم،و من یه کادوی کوچولو که از قبل گرفته بودم رو دادم به پسره بزرگم،گفتم داداش کوچیکه از تو شکمم برات کادو آورده😁. ملاقات کننده ها رفتن و من و مامانم و نی نی تو اتاق بودیم پرستار و ماما و خدمات تند تند رسیدگی میکردن خدا رو شکر پمپ درد زده بودم شنیده بودم سزارین دوم سختره، واقعا هم سخت بود درد داشتم .موقع از تخت پیاده شدنم شد وای سوزان سوزان پاشدم و چون عرق کرده بودم حس کردم به پشتم سرما زد اما چون سزارین اولم راحت بودم نادیده گرفتم و گفتم چیزی نمیشه.قفسه سینم درد میکرد که گفتن از عوارض بی حسی هست و باید مایعات زیاد بخورم.فردا صبح شد و دکتر اومد معاینم کرد و گفت میتونی بری خونه، پمپ درد تموم شد و من دردام بیشتر شد.ناله کنان رفتیم خونه . من رفتم حموم کردم و بچه رو شستیم و اومدیم توی اتاق گرم و نرم رفتیم و خوابیدیم به خیال اینکه مثل سزارین اولم راحت خوب میشم اما نشدم الان چهار روزه بالا و پایین بخیه هام کبوده، پشتم درد می‌کنه بدنم گز گز می‌کنه هنوز نتونستم صاف بایستم و شکمم رو ببندم سرم درد می‌کنه.پاهام ورم داره.نی نی عزیزم زردی گرفته فردا هم جمعه هست نمیدونم چیکار کنم. انشالله دامن هر کی که بچه میخواد با ذکر لا حول و لا قوه الا بالله علی و العظیم سبز بشه.آمین


چقد زیاد 🙄🙄🙄

😁

دخترک له له کنان در حال رفتن به نانوایی بود .ادامسش رو تف کرد روی زمین .دم نانوایی دید اسکناسش نیست راه رفته را اینبار ارام برگشت روی زمین چشمش دنبال اسکناسش بود نزدیک ایستگاه اتوبوس اسکناس زیر پاشنه کفش خانمی بود ایستگاه شلوغ بود تا خواست جلو برود و به خانم بگوید پولم زیر پای شماس خانم سوار اتوبوس شد پول هم با کفش خانم رفت .اسکناس با ادامس به ته کفش خانم چسبیده بود 😐😐😐


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731


وااایییییی عزیزم😍😍🌹🌹🌹

مبارکه 

چقد شیرین و قشنگ تعریف کردی😍😍😍



صبا جونم چرا کاربریت ترکیده ...‌😮‍💨😮‍💨 اکانت جدید ساختی حتما بیا نی نی سایت و بهم پیام بده منتظرم .... خیلی بابت تو و زهرا ناراحتم ، چون از جفتتون بی خبرم ....💔💔
2740

عزیزم همین شبیه بگو ببرندش ازمایش نی نی رو برا زردیش صبر نکن تا شنبه خودتم ان شاءالله بهتر میشی شیاف بزار

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            

عزيزم ان شاءالله زودتر حالت رو ب راه بشه

منم پارسال زايمان كردم سزارين عالي بود از همون فرداش سرپا بودم كارامو كردم

ولي شنيدم دومي سخته منو ترسوندي😢

البته من ك دومي رو نميخوام ولي يهو ديدي مث اولي خدا سوپرايزمون كرد😄

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز