2733
2734
عنوان

به نظرتون راهش این بود؟؟؟

435 بازدید | 24 پست
سلام

امروز تولد همسرم بود...
من هرسال جشن تولد میکیریم براش با دعوت از خانوادش وخانوده ی خودم... یه جشن کوچیک صمیمی هم با همکارامون تو محل کارش با یه حالت سورپرایز داشتیم چندسال بود...

امسال به خاطر اینکه واقعا مشکل داریم باهم وازهم دور افتادیم وبه خاطر بهونه گیری هاش ...خودش چندین بار بهم گفته بود که تولد نگیرم براش... حوصلشو نداره...

ما بامامان باباش زندگی میکنیم... حتی مامانش با شوخی گفت خواهرت گفته میام..جدی گفت بیان من میرم بخوابم ...(دوروز پیش)

الانم هیچ کاری نکردم... ولی خیلی اعصابم خرده...
من به دستان خدا خیره شدم....
خب اگه دوس نداره خودت ی کادوی کوچیک بگیر ی جشن دو نفره ام بگیرید
لوئیز:ما داریم بچه دار میشیم.ویرجیل:شوخی میکنی!نه. من رفتم دکتر. این هدیه کریسمس من به توئه.اما تموم چیزی که من لازم داشتم فقط یک کراوات بود!😞


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
بهترین کار رو کردی. خب خودش نمیخواد چرا میخوای برا خودت دردسر درست کنی؟اصن هم وجدان درد نداشته باش
امیدوارم تولد خودت نزدیک باشه وبترکونی
عزیزکم باتو زیباترین ضربه های عمرم رو تجربه میکنم به امید در آغوش گرفتنت
شوهر منم زیاد اهلش نیس برای همینم همیشه جشن دو نفره می گیریم
لوئیز:ما داریم بچه دار میشیم.ویرجیل:شوخی میکنی!نه. من رفتم دکتر. این هدیه کریسمس من به توئه.اما تموم چیزی که من لازم داشتم فقط یک کراوات بود!😞
2738
میدونی همسرم من اصلا اهل وقت گذاشتن بریا کسی نیست... وقت براخودشه...براهمین نمیخواد مدیونم باشه!!!
ولی من از جون مایه میزارم همیشه کلی تدارک دارم ولی ....

من به دستان خدا خیره شدم....
شوهرت از اول خوشش نمیومد یا تاززگیا اینطوری شده؟
لوئیز:ما داریم بچه دار میشیم.ویرجیل:شوخی میکنی!نه. من رفتم دکتر. این هدیه کریسمس من به توئه.اما تموم چیزی که من لازم داشتم فقط یک کراوات بود!😞
شوهرت از اول خوشش نمیومد یا تاززگیا اینطوری شده؟
لوئیز:ما داریم بچه دار میشیم.ویرجیل:شوخی میکنی!نه. من رفتم دکتر. این هدیه کریسمس من به توئه.اما تموم چیزی که من لازم داشتم فقط یک کراوات بود!😞
مامانی از اول اینوطری بود...

ولی الان باهم مشکل داریم.... یعنی منو همسرم ده ساله ازدواج کردیم ونی نی نداریم...پکلی دارودرمان... نشده
الانم خودشو زده به فاز بیخیالی ... انگار نه انگار زنی دراه زندگی داره... براهمین
از خانواده یخودش و من دوری میکنه... شبا که میاد خونه یه سلام میده به مامان باباش میره دنبال کارای خودش...

خانواده ی همسرم خیلی پشت من بودن که بچه روخدا میده چرا اذیت میکنی... الان باهمه سرد شده خودشو توکارش غرق کرده
من به دستان خدا خیره شدم....
خب هرکسی یه چیزی دوست داره اینیم که وقت نمیذاره شاید واقعا خوشش نمیااد همه که سوپرایز شدنو دوس ندارن
لوئیز:ما داریم بچه دار میشیم.ویرجیل:شوخی میکنی!نه. من رفتم دکتر. این هدیه کریسمس من به توئه.اما تموم چیزی که من لازم داشتم فقط یک کراوات بود!😞
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز