نگران نباش بابا .. اگر اون شیر توی سینه ات فاسد بشه ..خودت از درد و عفونت الان کارت به بیمارستان کشیده بود ..من یه بار شیر توی سینه ام مونده بود ..انقدر درد داشتم عربده می زدم ..دکتر چندتا امپول بهم داد تا خوب شدم ...
کوله بارم بر دوش، سفرى مى باید،سفرى تاته تنهایى محض...
هرکجا لرزیدى،از سفر ترسیدى ، فقط آهسته بگو: من خدا را دارم!