2733
2734
عنوان

تجربه تلخ من از فوق تخصص آلرژی

65984 بازدید | 41 پست
سلام دوستان.مدتی بود پسرم سرفه های خلط دار میکرد.هیچ دارویی اثر نداشت و دنبال دکتر عالی بودم.تا اینکه دکتر محمد نبوی رو پیدا کردم.با کلی التماس 10 شب وقت داد.وقتی رفتم گفتن عفونت شدید ریه و گوش داره تا حدی که پرده گوشش داره پاره میشه.رفلاکس معده هم داره. کلی دارو نوشتن و گفتن هر شب حمام کن.
من همونجا گریم گرفت که بچم انقدر حالش بد بوده و من نفهمیدم.این در صورتی بد که 5 شنبه 2 هفته پیش دکتر خودش معاینه کامل کرد و جمعه هم بالا آورد و بردم بیمارستان کودکان معاینه کامل کردن و گفتن سالمه.
خشکم زده بود که اگر انقدر حالش بده ببرمش بیمارستان بستری بشه.براش 2 تا کورتون و داروی قوی معده و قطره بتامتازون داده بود با اسپری تنفسی سالبتامول.به همسرم گفتم دارو نخر تا بریم پیش کس دیگه ولی گوش نداد.50 با بیمه پول داروش شد.توی خونه بروشور دارو رو خوندم دیدم 2تاش با هم تداخل داره.داروهارو ندادم تا صبح که با چند تا پزشک تلفنی صحبت کردم و گفتن اینا برای بچه 22 ماهه خیلی قویه.عصرش بردمش دکتر دوباره و گفتن بخاطر آلودگی سینش خس خس داره و شرب سالبتامول بده.همین و الان پسرم کاملا خوب شده.
نمی دونم وجدان ندارن ؟؟؟؟اگه داروهارو داده بودم چی؟
کیان جونم نگاه تو بهانه ی من برای زندگیست
ایمجا هیچ کی نیست که این دکترها را بازخواست کنه بعضی از دکترها هم عین خیالشون نیست
- فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظاً وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ - خدایا لطفا خودت از نی نی ام محافظت کن

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
من کلی سرچ کردم دیدم دکتر خوبی هست.دکتری که رفتم گفت خانم کورتون برای عفونت جواب عکس میده و بتامتازون برای گوش چرکی ضرر داره.چرا داده/
کیان جونم نگاه تو بهانه ی من برای زندگیست
هزینه فدای سرت ولی ادم واقعا نگران میشه که میشه که چقدر استرس داشتی و اگه تردید نمیکردی ممکن بود مشکلات بیشتری واسه پسرت درست بشه
- فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظاً وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ - خدایا لطفا خودت از نی نی ام محافظت کن
2740
زدن اسپری تنفسی انقدر برای بچه سخت بود.بیمرم براش چقدر سره ریختن قطره گوش گریه کرد
بیان تجربه های خوب و بدمونو از پزشکا بنویسیم تا الکی یه دکتر معروف نشه
کیان جونم نگاه تو بهانه ی من برای زندگیست
سلام بگه ها وای دکتر نبوی دکتر خوبی هستش
قدیمیایه چیزی میگن این جور مواقع
ممکنه دست یه نفر برای شما خوب نباشه ولی برای کس دیگه اینطور نیست
اینو تجربه هم به من ثابت کرده
برادر شوهر من به میگوآلرژی حاد داره و دکترش نبویه اتفاقا خیلی هم خوب بوده
نبوی متخصص اطفاله و فوق تخصص آلرژی حالا چرا یک همچین اشتباه فاحشی کرده در تعجبم
حامله که بودم پیش یه متخصصی توی یزد رفتم که هم معروف بود و هم خیلی شلوغ و خیلی ازش تعریف میکردن
من اسهال شدید داشتم وقتی گفتم دکتر حول کرد اصلا نمیدونست چی بگه و چی کار کنه هههههه
یه دارو برام نوشت گفت اگه خوب نشدی برو پیش فوق تخصص عفونی و... رفتم دیدم دارو برای عفونت ادراریه و از کلیه دفع میشه وهیچ ربطی به مشکل من نداشت منم نخوردم
فرداش رفتم اورژاونس بیمارستان پیش پزشک عمومی البته اونم ترسید چون آنفلوانزا اومده بود یه سرم تجویز کرد همونجا زدم خوب شدم.....
سلام خوب باشین این چیزى که وادار ب نوشتنم داره میکنه، ى جور احساس مسئولیت نسبت ب جوون و سلامتىِ آدمائىِ که دلم نمیخاد هرگز ب روزاى سختِ من دچار بشن و اونهمه اذیتى که من شدم رو تجربه کنن ... این کاریه که هر آدمى نسبت ب آدمِ دیگه ایى باید انجام بده ! وقتى دکترى تجربهء کافى یا وجدان کارى نداره براى طبابت ، باید دیگران رو در جریان گذاشت و آگاه کرد و همینطور اگر عکسش اتفاق بیافته ؛ باید تبلیغِ خوب بودنِ اون دکتر رو کرد. و حالا میخام براتون از دکترى بگم که پنج سال از بهترین سالهاى زندگىِ منو بست ب آنتى بیوتیکاى قوى ...، اون دکتر ، که از واقعن سختمه که بخام اسم دکترى رو روش بزارم، کسى نیست جُز "باقر افشار" هر بار که میرفتم براى ویزیت، بهش میگفتم که من ى جورایى مطمئنم که اینهمه آنتى بیوتیک ب من صدمه میزنه، جالبه بدونین که میگف: نه ! کى همچین حرفى زده؟ و میگف خوردنش برات بهتر از نخوردنشه!!! دو سه سال اول رو زیاد اذیت نشدم و آسیبى که آنتى بیوتیکا ب بدنم داشت میزد خودشو هنوز نشون نداده بود... حالم کم کم روو ب بدتر شدن میرفت و باقر افشار تنها کارى که میکرد این بود که ب آنتى بیوتیکاى من اضافه میکرد... تا جایى که انقد سوادش رو نداشت، منو بیمارستان بسترى کرد ... هزینه هاى سنگینِ بیمارستان آسیا رو کار ندارم، ب قول همسرم اگر بدونى که سلامتیت رو واقعن ب دست میارى، آدم با جون و دل پرداخت میکنه تووى بیمارستان ب قدرى آنتى بیوتیکا قوى بود که وقتى پرستاراى احمال کارِ بخشِ ریهء بیمارستان آسیا میومدن آمپول رو بکِشن از سرُم و مقدارى از داروو میریخت رووى زمین، کافى بود پات بره رووى اون نقطه از زمین! مى چسبید و با سختى کنده میشد! حالا شما تصور کنید که اینهمه آنتى بیوتیکِ تزریقى با رگاى بدنم و بدنم چ کردن😔! خلاصه من زمانى که سوراخ سوراخ شدم و دیگه رگى براى تزریق نداشتم مرخص شدم اما تا همین یک ماه پیش حالِ خرابى داشتم، باقر افشار غیراز اونهمه آنتى بیوتیکِ خوراکىِ پیوستهء هر روزه که برام داده بود، یک دستگاهى ب نام نبولایزر رو برام تجویز کرد که هر روز باید تووش یه دونه آمپول آمیکاسین پونصد میشکوندم و از واقعن امیدوارم که هیچکسى ب روزى نیوفته که مجبور ب مصرفِ تا این حد آنتى بیوتیک بشه! روزایى رسید که من ب ناراحتى زنان و ناراحتى معده دچار شدم و به دندونام آسیب بسیارى خورد ... تووى ویزیتاى آخرم بود که وقتى خودش رو در جریان گذاشتم گف: عجیبه که نمیدونى چ مریضى ئى دارى ... منو ب نقطه ایى از نا امیدىِ بسیار رسونده بود... من الان چن سالِ که ب برونشکتازى دچار شدم، و برونشکتازى چیزى نیس که دکترا راجبش اینطورى بگن، جز آدمِ بى سوادى چون باقر افشار، که میگف : بیماریت مث سرطانه و باید باهاش دست و پنجه نرم کنى ... بعداز شنیدنِ این حرف با خودم شبانه روز تووى کلنجارى براى از دست ندادنِ امید ب زندگیم بودم ... نمیخام براتون بیشتر بگم که چى کشیدم و چى ب من گذشت ... روزایى رسیده بود که از شدت سرفه از حال میرفتم یا از گلوم خون میومد ... خدا لعنتت کنه باقر افشار(این جمله ئیه که این روزا که دارم بدنم رو نرم نرم ترمیم میکنم و قطعن زمان زیادى خواهد برد ! و هر زمان که یادم بیوفته با سلامتى و روح و روانِ من چ کردى میاد رووى زبونم) / آخرین جلسه ایى که پیشش ویزیت شدم رو یادم نمیره که گف: اگر راه درمانى برات پیدا بشه، من اولین نفرى هستم که تووى ایران متوجه میشم... اینجا ایرانه چ انتظارى دارى؟ همین که آدما زنده هستن و دارن راه میرن خیلیه ! همسرم بعداز شنیدنِ حرفاى این آقا بلند بلند خندید و گف حالم از اینهمه غرورِ کاذبِ و مغزِ توو خالىِ این آدم بهم میخوره.../ این آقا منو از باردارى هم منع کرد و گف سعى کن بچه دار نشى ، چون بچه ایى که مادرش انقد آنتى بیوتیک بخوره خیلى در خطره ... بعدش که اتاقش رو ترک کردم از دیگران متوجه شدم که ب چنتا از بیماراى دیگه َش هم که برونشکتازى داشتن همچین حرفى زده و اونا مجبور شدن برن بچه از بهزیستى بیارن و بزرگ کنن ... از واقعن و با همهء وجودم ناراحتم براى اون آدمایى که قربانىِ طبابتِ و تجویزاى نادرستِ این آدم شدن و فکر کردن که نمیتونن باردار بشن ب خاطرِ یه برونشکتازىِ ساده که با علمِ امروز درمان و پیشگیرى براش وجود داره. در جریان باشین که این آقا چیزى جُز ادعاى دونستن و پُرفسورى نداره ! و از همینجا بهش پیشنهاد میدم که تا اینجا هرچقدر پول ب دست آورده بسّه، بره خونه َشون و تا پایان عمرش استراحت و تفریح بکنه و بیش از این با جونِ آدما بازى نکنه. یک آدمِ بسیار بداخلاق که تمومِ کادرى رو که دارن باهاش کار میکنن؛ چ در بیمارستان چ در مطب انگار ى جورایى مسموم کرده ، ب خصوص منشى مطبش "رضایى" که زهر مار قورت داده و یه میز دیده فکر میکنه رئیس جمهوره! من امروز بعداز اینهمه بیمارى و رنج؛ نسبت ب زمانى که تحت نظرِ باقر افشار بودم؛ حالِ خیلى بهترى دارم، آنتى بیوتیکام قط شدن ... داروهام عوض شدن ، چون دکترم رو ب پیشنهادِ یکى از دکتراى خوب و انسان دوستِ یکى از بیمارستانهاى تهران و همسرم عوض کردم و این بار راجبش خوب تحقیق کردم ... دکترم تمام چرت و پرتایى که باقر افشارِ خود شیفته بهم گفته بود رو رد کرد ... ممنونم ازش ممنونم از دکترِ حاذق و دلسوز و با وجدانى که حال و روحیهء خوبِ الانم رو مدیونشم... ممنونم از همسرِ خوبم که صمیمانه کنارم بود و امیدوارى میداد و پافشارى داشت براى اینکه من نظرِ دکتراى دیگه رو هم بگیرم. من از بچگى زیر نظر دکتراى زیادى توو زمینهء ریه بودم و چون نتیجه نمیگرفتم ؛ سالى یکبار یا دو سه سال یک بار مجبور میشدم دکترم رو عوض کنم، جالبه بدونید که همهء اونایى که زیر نظرشون بودم ، از دکتراى معروفِ تهران بودن!!! نمونش همین دکتر(ب ظاهر) "روزبه نقشین" که اسمش رو کم ندیدم توو سایتا، اینم یکى بدتر و بى سوادتر و پول پرست تر از افشار .../ پیشنهادم دلسوزانه ب همهء مردمِ کشورم اینه که قدرِ سلامتیمون رو بدونیم و خودمون رو توو زمینه هاى پزشکى دست هر کس و ناکسى نسپاریم ، تووى همین ایرانِمــون، دکترِ خوب کم نداریم، فقط کافیه که حواسمون رو جم کنیم و با آگاهى و دقتِ بیشترى دکترمون رو پیدا کنیم. 🌿
سلام خوب باشین این چیزى که وادار ب نوشتنم داره میکنه، ى جور احساس مسئولیت نسبت ب جوون و سلامتىِ آدمائىِ که دلم نمیخاد هرگز ب روزاى سختِ من دچار بشن و اونهمه اذیتى که من شدم رو تجربه کنن ... این کاریه که هر آدمى نسبت ب آدمِ دیگه ایى باید انجام بده ! وقتى دکترى تجربهء کافى یا وجدان کارى نداره براى طبابت ، باید دیگران رو در جریان گذاشت و آگاه کرد و همینطور اگر عکسش اتفاق بیافته ؛ باید تبلیغِ خوب بودنِ اون دکتر رو کرد. و حالا میخام براتون از دکترى بگم که پنج سال از بهترین سالهاى زندگىِ منو بست ب آنتى بیوتیکاى قوى ...، اون دکتر ، که از واقعن سختمه که بخام اسم دکترى رو روش بزارم، کسى نیست جُز "باقر افشار" هر بار که میرفتم براى ویزیت، بهش میگفتم که من ى جورایى مطمئنم که اینهمه آنتى بیوتیک ب من صدمه میزنه، جالبه بدونین که میگف: نه ! کى همچین حرفى زده؟ و میگف خوردنش برات بهتر از نخوردنشه!!! دو سه سال اول رو زیاد اذیت نشدم و آسیبى که آنتى بیوتیکا ب بدنم داشت میزد خودشو هنوز نشون نداده بود... حالم کم کم روو ب بدتر شدن میرفت و باقر افشار تنها کارى که میکرد این بود که ب آنتى بیوتیکاى من اضافه میکرد... تا جایى که انقد سوادش رو نداشت، منو بیمارستان بسترى کرد ... هزینه هاى سنگینِ بیمارستان آسیا رو کار ندارم، ب قول همسرم اگر بدونى که سلامتیت رو واقعن ب دست میارى، آدم با جون و دل پرداخت میکنه تووى بیمارستان ب قدرى آنتى بیوتیکا قوى بود که وقتى پرستاراى احمال کارِ بخشِ ریهء بیمارستان آسیا میومدن آمپول رو بکِشن از سرُم و مقدارى از داروو میریخت رووى زمین، کافى بود پات بره رووى اون نقطه از زمین! مى چسبید و با سختى کنده میشد! حالا شما تصور کنید که اینهمه آنتى بیوتیکِ تزریقى با رگاى بدنم و بدنم چ کردن😔! خلاصه من زمانى که سوراخ سوراخ شدم و دیگه رگى براى تزریق نداشتم مرخص شدم اما تا همین یک ماه پیش حالِ خرابى داشتم، باقر افشار غیراز اونهمه آنتى بیوتیکِ خوراکىِ پیوستهء هر روزه که برام داده بود، یک دستگاهى ب نام نبولایزر رو برام تجویز کرد که هر روز باید تووش یه دونه آمپول آمیکاسین پونصد میشکوندم و از واقعن امیدوارم که هیچکسى ب روزى نیوفته که مجبور ب مصرفِ تا این حد آنتى بیوتیک بشه! روزایى رسید که من ب ناراحتى زنان و ناراحتى معده دچار شدم و به دندونام آسیب بسیارى خورد ... تووى ویزیتاى آخرم بود که وقتى خودش رو در جریان گذاشتم گف: عجیبه که نمیدونى چ مریضى ئى دارى ... منو ب نقطه ایى از نا امیدىِ بسیار رسونده بود... من الان چن سالِ که ب برونشکتازى دچار شدم، و برونشکتازى چیزى نیس که دکترا راجبش اینطورى بگن، جز آدمِ بى سوادى چون باقر افشار، که میگف : بیماریت مث سرطانه و باید باهاش دست و پنجه نرم کنى ... بعداز شنیدنِ این حرف با خودم شبانه روز تووى کلنجارى براى از دست ندادنِ امید ب زندگیم بودم ... نمیخام براتون بیشتر بگم که چى کشیدم و چى ب من گذشت ... روزایى رسیده بود که از شدت سرفه از حال میرفتم یا از گلوم خون میومد ... خدا لعنتت کنه باقر افشار(این جمله ئیه که این روزا که دارم بدنم رو نرم نرم ترمیم میکنم و قطعن زمان زیادى خواهد برد ! و هر زمان که یادم بیوفته با سلامتى و روح و روانِ من چ کردى میاد رووى زبونم) / آخرین جلسه ایى که پیشش ویزیت شدم رو یادم نمیره که گف: اگر راه درمانى برات پیدا بشه، من اولین نفرى هستم که تووى ایران متوجه میشم... اینجا ایرانه چ انتظارى دارى؟ همین که آدما زنده هستن و دارن راه میرن خیلیه ! همسرم بعداز شنیدنِ حرفاى این آقا بلند بلند خندید و گف حالم از اینهمه غرورِ کاذبِ و مغزِ توو خالىِ این آدم بهم میخوره.../ این آقا منو از باردارى هم منع کرد و گف سعى کن بچه دار نشى ، چون بچه ایى که مادرش انقد آنتى بیوتیک بخوره خیلى در خطره ... بعدش که اتاقش رو ترک کردم از دیگران متوجه شدم که ب چنتا از بیماراى دیگه َش هم که برونشکتازى داشتن همچین حرفى زده و اونا مجبور شدن برن بچه از بهزیستى بیارن و بزرگ کنن ... از واقعن و با همهء وجودم ناراحتم براى اون آدمایى که قربانىِ طبابتِ و تجویزاى نادرستِ این آدم شدن و فکر کردن که نمیتونن باردار بشن ب خاطرِ یه برونشکتازىِ ساده که با علمِ امروز درمان و پیشگیرى براش وجود داره. در جریان باشین که این آقا چیزى جُز ادعاى دونستن و پُرفسورى نداره ! و از همینجا بهش پیشنهاد میدم که تا اینجا هرچقدر پول ب دست آورده بسّه، بره خونه َشون و تا پایان عمرش استراحت و تفریح بکنه و بیش از این با جونِ آدما بازى نکنه. یک آدمِ بسیار بداخلاق که تمومِ کادرى رو که دارن باهاش کار میکنن؛ چ در بیمارستان چ در مطب انگار ى جورایى مسموم کرده ، ب خصوص منشى مطبش "رضایى" که زهر مار قورت داده و یه میز دیده فکر میکنه رئیس جمهوره! من امروز بعداز اینهمه بیمارى و رنج؛ نسبت ب زمانى که تحت نظرِ باقر افشار بودم؛ حالِ خیلى بهترى دارم، آنتى بیوتیکام قط شدن ... داروهام عوض شدن ، چون دکترم رو ب پیشنهادِ یکى از دکتراى خوب و انسان دوستِ یکى از بیمارستانهاى تهران و همسرم عوض کردم و این بار راجبش خوب تحقیق کردم ... دکترم تمام چرت و پرتایى که باقر افشارِ خود شیفته بهم گفته بود رو رد کرد ... ممنونم ازش ممنونم از دکترِ حاذق و دلسوز و با وجدانى که حال و روحیهء خوبِ الانم رو مدیونشم... ممنونم از همسرِ خوبم که صمیمانه کنارم بود و امیدوارى میداد و پافشارى داشت براى اینکه من نظرِ دکتراى دیگه رو هم بگیرم. من از بچگى زیر نظر دکتراى زیادى توو زمینهء ریه بودم و چون نتیجه نمیگرفتم ؛ سالى یکبار یا دو سه سال یک بار مجبور میشدم دکترم رو عوض کنم، جالبه بدونید که همهء اونایى که زیر نظرشون بودم ، از دکتراى معروفِ تهران بودن!!! نمونش همین دکتر(ب ظاهر) "روزبه نقشین" که اسمش رو کم ندیدم توو سایتا، اینم یکى بدتر و بى سوادتر و پول پرست تر از افشار .../ پیشنهادم دلسوزانه ب همهء مردمِ کشورم اینه که قدرِ سلامتیمون رو بدونیم و خودمون رو توو زمینه هاى پزشکى دست هر کس و ناکسى نسپاریم ، تووى همین ایرانِمــون، دکترِ خوب کم نداریم، فقط کافیه که حواسمون رو جم کنیم و با آگاهى و دقتِ بیشترى دکترمون رو پیدا کنیم. 🌿
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز