از ابان ۹۸ بود ک با شوهرم تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم ماه اول خیلی امیدوار بودیم شوهرم همش می گفت روز تولد من بدنیا میاد منم می گفتم تا اون موقعه رفتیم خونه ی خودمون همه چیز برای بچه محیاست اما زهی خیال باطل ماه های سال همین طور مثل بتد می گذشت و همچنان خبری نبود تا اینکه بعد ۶ ماه رفتم مطب دکتر زنان برام متفورمین لتروزول نوشت دو ماه خوردم ک ب خونریزی افتادم یک ماه خونریزی داشتم ک خلاصه قیدش و زدم گفتم خدا خودش هر وقت صلاح دونست بهمون بچه می ده