2733
2739
عنوان

خاطره های بیاد موندی

156 بازدید | 8 پست


یکی از خاطراتی که واستون به یادموندنی بود رو واسمون تعریف کنید ....

اخاطره خودم .. من سال نود ازدواج کردم و از همون روزای اول ازدواجم برادرشوهرم که نه سال ازم کوچکتره میگفت من کی عمو میشم و تا سال نود و هفت که من باردار شدم هر چند وقت یکبار میگفت من میخوام عمو بشم و پس کی عمو میشم . خلاصه بعد از حامله شدنم اول به برادرشوهرم گفتم من حامله ام و اونم از ته دل میخندید و هی میرفت و میومد و میگفت یعنی واقعا من عمو شدم ... یعنی واقعا من به ارزوم رسیدم . . . و بعد از به دنیا اومدن پسرمم رو پروفایلش عکسه بچه رو گذاشت و نوشت بالاخره منم به ارزوم رسیدم



من ماندگارترین خاطرم وقتی بود که خواهرم ارشد قبول شد خیلی براش خوشحال شدم.

واقعا چقدر ادم از موفقیت خواهر و برادرش خوشحال میشه . البته من فقط یه خواهر دارم ولی از موفقیت برادرشوهرامم خیلی خوشحال میشم . خواهر گلتون موفق باشه انشااله

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2742
2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز