2737
2734
عنوان

تا حالا شده شب بی دلیل بترسید

657 بازدید | 13 پست
سلام دوستان.
من بعضی مواقع شبها که چراغها رو خاموش می کنیم تا بخوابیم ،می ترسم. احساس می کنم به غیر از من و همسرم کسای دیگه ای هم هستن. احساس می کنم اگه دست و پام بیرون از لحاف باشه یکی پاهام یا دستام رو می گیره . یا احساس می کنم اگه زیاد این ور اون ور رو نگاه کنم حتما یک شبه یا چیزای دیگه خواهم دید.
دیشب تا صبح کابوس دیدم.
شما تا حالا این جوری شدین؟
می دونین دلیلش چی هستش؟
یکی از دلایل اینکه بیشتر مردم ثروتمند نیستند این است که بسیار غصه چیزهایی را که ممکن است اتفاق نیفتد را می خورند (رابرت کیوساکی)
سلام ماتوشکا جون ، اول بخاطر کلاس زبان ترکی تشکر می کنم و اینکه حتما ادامه بده

آره عزیزم منم مثل شما هستم ، منم خیلی خیال پردازم و از تاریکی و اینکه شب دیرتر از شوش خابم ببره کلی می ترسم و جرات نمی کنم حتی تنهایی برم دستشویی و همین چیزایی که تو می گی هم هستم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

سلام شقایق جان.
نمی دونی چرا و چه زمانهایی اینجوری می شی.
آخه من بعضی مواقع اصلا نمی ترسم و راحتم.
یکی از دلایل اینکه بیشتر مردم ثروتمند نیستند این است که بسیار غصه چیزهایی را که ممکن است اتفاق نیفتد را می خورند (رابرت کیوساکی)
2728
فکر نمی کنید از کمبود ویتامین باشه . مخصوصا ویتامین گروه ب
یکی از دلایل اینکه بیشتر مردم ثروتمند نیستند این است که بسیار غصه چیزهایی را که ممکن است اتفاق نیفتد را می خورند (رابرت کیوساکی)
2740
من چیزای غیر واقعی نمی بینم.
در واقع هیچ چیزی نمی بینم ولی می ترسم
یکی از دلایل اینکه بیشتر مردم ثروتمند نیستند این است که بسیار غصه چیزهایی را که ممکن است اتفاق نیفتد را می خورند (رابرت کیوساکی)
من که از بچگی میدیدم و میترسیدم چهار سالم بود که تنها تو اتاق بودم و شخصی با صدای مهیب مثل صدای گاو با من با تشر حرف زد و تهدیدم کرد تازه مودب بود بچه و اولش با سکه به شیشه پنجره زد و بعد صدا از خودش در میاورد همش هم اسم من را صدا میزد
باز خدا را شکر خودش را نشون نداد وگرنه جان به جان آفرین تسلیم میکردم

هنوز هم که هنوزه صدا ها و کابوسهایی دارم که با نماز و دعا و صلوات همه چیز عالی میشه

ولی کافیه یک روز نخونم یا غسل نداشته باشم حتما اون کابوسها صداها و خوابهای بسیار ترسناک را میبینم ولی باز هم تو خواب تو اون شرایط قبلنا به زور از ته گلوم با حالت خفگی تو خواب آیه ها و بسم الله و ... کمکم میکرد الان با وجود اینکه نماز نمیخونم کافیه فقط شبها با خدا حرف بزنم دیگه کابوس نمیبینم اگر هم ببینم بدون احساس خفگی و با صدای رسا تو ترسناکترین خوابم هم راحت آیه ها و دعا میخونم و از خواب میپرم
جالبیش اینجاست که اگر بسم الله نخونم و صلوات نفرستم از خواب نمیپرم و باید با تپش قلب شدیدم تو خواب کنار بیام
جالب اینجاست که اصلا هم قبل از خواب به این چیزها فکر نمیکنم و اگر چراغ خاموش باشه هم نمیترسم ولی بعد از خواب کابوسهای ترسناک میبینم.

حالا جدیدا زیر بالشم وان یکاد گذاشتم
شبها هم صلوات میفرستم یا با خدا حرف میزنم
حالا خوبه شماها براتون پیش نیومده تا بحال اگر جای من بودید چه میکردید؟؟
اصلا وقتی هیچی هنوز ندیدید و یا کابوس ندیدید و عین واقعیت را هنوز تجربه نکردید چرا بیهوده میترسید؟؟
دلیل ترس شما چیست؟؟
فیلمهای ترسناک کمتر نگاه کنید یا پای صحبتهای کسانی که به عینه تجربه کرده اند نشینید که میشینند و از جزئیات روبه رو شدن خود با از ما بهترون میگن
چاره ش همینه
همزمان با شوهرتون بخوابید یا از چراغ خواب استفاده کنید
ایمانتون را قلبی زیاد کنید نه خیلیها نماز میخونن ولی باز هم ترس دارن
از ته قلب به حفاظت پروردگار یکتا و مهربان ایمان داشته باشید چون قدرتی بالاتر از قدرت او نیست و برای هر انسانی یک فرشته نگهبان قرارداده
که با ایمان قوی قدرت این فرشته هم بیشتر میشه
ببینید من با وجود دیدن و یا شنیدن (البته در کودکی)و کابوس در بزرگی کابوسهای کاملا واقعی که مثلا میبینم طرف تبدیل به دود سیاهی میشه و به گردنم نزدیک میشه و از خواب از شدت گردن درد و سر شدن گردنم از خواب میپرم
و یا با کشیدن یک ناخن تیز به پام از خواب میپرم و قشنگ جای کشیدن ناخن به کف پام را با وجود اینکه از خواب بیدار شدم حس میکنم
و گردنم البته گردنم و کف پام بدجور تو کابوسها درد میگرفت یا یه مدت میخواستم بسمالله را بگم تو خواب نمیتونستم و صدام حالت خفگی بهش دست میدادو البته تا آیه ای نمیگفتم و یا صلوات نمیفرستادم از اون حالت ترس شدید رها نمیشدم و تا آخری که با حالت خفگی بتونم تو خواب بسم الله را بگم این موضوع ادامه داشت جالب اینجاست که تا از خواب میپریدم یکم فکر میکردم به اینکه چرا خواب دیدم چرا اینطوری شد و ... بعد دوباره پیش خودم میگفتم خدا راشکر خلاص شدم و میگفتم خدایا دیگه الان که میخوابم از این کابوسها نبینم و خدا اجابت میکرد
خدا را شکر که شبها تمرین میکنم و میخونم تمام دعاها را و لااقل صلوات را
گفتن الحمدالله هم خیلی خوبه با تسبیح یا با انگشت تا وقتی خوابت ببره بخونید و به چیزی فکر نکنید
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین
در آن سرای که زن نیست انس و شفقت نیست /در آن وجود که دل مرد مرده است روان
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687