افسردگی

سلام.خیلی وقت بودم که دیگه نمبومدم اما اینقدر دنیای امروزمون پراز تنهایی شده و نمیتونی با کسی درد دل کنی باز بهترین گزینه واسه خالی شدنم نی نی سایت رو ددیدم.الان نزدیک چهار ماه عروسی کردم و یک سال هم نامزد بودم همسرم فوق العاده  انسان شریف وخوبی هستن و من تو این دو سال حتی سر سوزنی ازش نرنجیدم مودب مهربون خلاصه از نظر اخلاقی همه چی تتموم.ایشون با وجود اینکه مدرکشون ارشد هست نیروی شرکتی بانک یعنی به عبارت دیگه نیروی خدماتی بانک اسه سال که هیچگونه تغییر وضعیتی نداشته با وجود اینکه میدونم چقد سرکار دوسش دارن.اولا خیلی رو این تمرکز نمیکردم چون اخلاقش مهم بود و امید داشتم تحصیلکرده رو خدماتی نگه نمیدارن اما الان یه مدت خسته شدم از بس پنهان میکنم از فامیل و دوست و آشنا و حقوق خیلی کمش آزارم میده چون خودم تو رفاه کامل بودم یه جورایی برام سخت شده و همش میریزم تو خودم و عصبی میشم  زده تر از زندگیم.نمیدونم چیکار کنم