سلام من چند وقت پیش به خاطر یه سری مشکلات ومسائل که تو زندگی داشتم مجبور شدم برم پیش یه دعا نویس خیلی خفن وکار کشته که اول واسم آینه بینی کرد و گفت یک زنی طلسمت کرده ومشخصات دقیق داد وحتی حروفی از اسمش رو گفت واقعا همون کسی بود که من شک داشتم بهش حالا اصل قضیه...
همون موقع برگشت گفت صبر کن چیزی میبینم برگشت گفت دختر جان تو موکل رحمانی داری گفتم نه من نگرفتم گفت روزی که تو دنیا اومدی این موکل برای تو داخل پرده به دنیا اومده ودر اختیار توست بین آدمها از سه چهار هزار نفر یکی میشه که برای خدا مهمه وخدا برای حمایت اون براش موکل رحمانی میزاره وتوهم هستی گفت ولی به خاطر سنگینی چله و طلسم چون یهچدی بوده ازت دور شده ولی میتونم برش گردونم ودر احتیارت بزارمش و کامل زندگیتو از این رو به اون رو کنه حالا من میترسم نمیدونم چکار کنم از یه طرف دوست دارم که داشته باشمش از یه طرف مینرسم اثر بدی رو زندگیم داشه باشه ومن واقعا بودنشو حس کردم وجوری که همه به شوخی میگن مگه جن داری که همه چی رو میفهمی حالا موندم سر دوراهی چکار کنم به نظرتون
از کجا معلوم دروغ بگه و ی جنی چیزی وارد زندگیت نشه
ساده نباش دختر
کــاش چشمـان مـرا خـاک کـنید تـا نبینم کـه چه تنـها هستـم...یک لحظه از انسان شدنم هست که ان را نمیتوانم هرگز بدون وحشت بخاطر بیاورم،زمانی که برای اولین بار صدای تپش قلبم را شنیدم.این صدای دقیق ،بلند و منظم، که توامان نوید مرگ و زندگی را میدهد با ترس و تشویشی غریب به شگفتم می اورد.انها همه جا ساعت نصب کرده اند، اما چطور می توانند چنین ساعتی با ثانیه شماری سریع که تمام ثانیه های زندگی را همراهی می کند، در سینه شان حمل کنند...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
عزیزم اینه بینی ی روش شیطانیه اصلا نداریم از رو اینه طالع بفهمن و.. خواهش می کنم دیگه نرو اسیب میب ...
من اتفاقی بخواد بیفته قبلش میفهمم خواب هام همیشه تعبیر میشه تو بدترین وخطرناک ترین شرایط ختم به خیر میشه وخودم بارها حضورشو حس کردم دوبار هم دیدمش به خاطر همین گفتم شاید راست باشه
من اتفاقی بخواد بیفته قبلش میفهمم خواب هام همیشه تعبیر میشه تو بدترین وخطرناک ترین شرایط ختم به خیر ...
نمیدونم شاید داشته باشی
ولی این ادم که گفتی خطرناکه اینا راحت میتونن زندگیتو هراب کنن
کــاش چشمـان مـرا خـاک کـنید تـا نبینم کـه چه تنـها هستـم...یک لحظه از انسان شدنم هست که ان را نمیتوانم هرگز بدون وحشت بخاطر بیاورم،زمانی که برای اولین بار صدای تپش قلبم را شنیدم.این صدای دقیق ،بلند و منظم، که توامان نوید مرگ و زندگی را میدهد با ترس و تشویشی غریب به شگفتم می اورد.انها همه جا ساعت نصب کرده اند، اما چطور می توانند چنین ساعتی با ثانیه شماری سریع که تمام ثانیه های زندگی را همراهی می کند، در سینه شان حمل کنند...
برای باطل شدن سحر و جادو چله حدیث کسا زیارت عاشورا و یا خوندن ایه الکرسی جواب میده
غسل توبه نماز و قران و..لازم نیست انقد ریسک کنی
کــاش چشمـان مـرا خـاک کـنید تـا نبینم کـه چه تنـها هستـم...یک لحظه از انسان شدنم هست که ان را نمیتوانم هرگز بدون وحشت بخاطر بیاورم،زمانی که برای اولین بار صدای تپش قلبم را شنیدم.این صدای دقیق ،بلند و منظم، که توامان نوید مرگ و زندگی را میدهد با ترس و تشویشی غریب به شگفتم می اورد.انها همه جا ساعت نصب کرده اند، اما چطور می توانند چنین ساعتی با ثانیه شماری سریع که تمام ثانیه های زندگی را همراهی می کند، در سینه شان حمل کنند...
خودمم میترسم ولی خب میگ پس اون صدا هم اون حس کردن ودیدن چی بوده خیلی دو دلم همه اینا از اول زندگیم ب ...
نمیدونم خواهر خدا کمکت کنه
کــاش چشمـان مـرا خـاک کـنید تـا نبینم کـه چه تنـها هستـم...یک لحظه از انسان شدنم هست که ان را نمیتوانم هرگز بدون وحشت بخاطر بیاورم،زمانی که برای اولین بار صدای تپش قلبم را شنیدم.این صدای دقیق ،بلند و منظم، که توامان نوید مرگ و زندگی را میدهد با ترس و تشویشی غریب به شگفتم می اورد.انها همه جا ساعت نصب کرده اند، اما چطور می توانند چنین ساعتی با ثانیه شماری سریع که تمام ثانیه های زندگی را همراهی می کند، در سینه شان حمل کنند...
یه کانال هست تو ایتا به نام عصر آگاهی،اونا شاسد بتونن کمکت کن در کل توصیه ام اینه که واسه برطرف کرد ...
عع شمام عضوین منم خیلی از این کانال و سیاهدونه خوشم اومده
کــاش چشمـان مـرا خـاک کـنید تـا نبینم کـه چه تنـها هستـم...یک لحظه از انسان شدنم هست که ان را نمیتوانم هرگز بدون وحشت بخاطر بیاورم،زمانی که برای اولین بار صدای تپش قلبم را شنیدم.این صدای دقیق ،بلند و منظم، که توامان نوید مرگ و زندگی را میدهد با ترس و تشویشی غریب به شگفتم می اورد.انها همه جا ساعت نصب کرده اند، اما چطور می توانند چنین ساعتی با ثانیه شماری سریع که تمام ثانیه های زندگی را همراهی می کند، در سینه شان حمل کنند...