چرا شوهرم منو نمیخواد؟ با این همه وجنات

ببین یه جریانی برات بگم 

فردی رو میشناسم بیست سال باورت میشه بیست سال با خانومش بدرفتاری میکرد جوری که زنه میگفت من با تو حتی تا سر خیابون هم نمیام و نمیرفت اقاهه تنها یا با بچه ها میرفت سفر،  سفرشون جدا شده بود یه سفره میذاشت واسه شوهرش خودشم رو میز اشپزخونه غذاشو میخورد، یعنی مرده با اخلاقش حرف زدنش دل ادمو میزد خستگی تو جون ادم میموند،  اینهمه از صبح سرپا خرید برو بیا به بچه ها رسیدگی کن،  بعد که مرده میومد میگفت مگه چیکار کردی هیچی برو زن های مردم ببین فلانن فلانن بچه های ما هیچی نشدن 

شده بود یه زن افسرده که موقع تمیز کردن خونه فقط گریه میکرد،  زد و خانومه مریض شد و فوت کرد اقاهه از زندگی افتاد تا ده سال بعدش میگفت این ده سال تو جهنم هستم کاش من میمردم هیچکس زن ادم نمیشه و هر وقت که ما رو میدید میگفت هر جی خانوم بگه من پشیمونم کاش نمیکردم کاش تا زنده ایم قدر همو بدونیم 

اینا حرف های اون اقا بود

جواب سوالاتت اینه که خودت رو زیادی بی ارزش کردی

ذات خیلی از مردم این طوریه که کسی که خیلی براشون فدا کاری میکنن رو اول از همه میندازن دور

شما بیش از حد مطيع بودین براش 

ببخشید عزیزم ولی واااقعا شما مقصری...بخدا خودت مقصری....از همه چیت گذشتی و این باعث شد بی ارزش بشی...دنبال هر قانونی بگردی همسن چیزی ک من بت گفتم رو میگه...و دیگم درست نمیشه این‌مرد چون براش شکسته شدی...ولش کن و برو می زندگیت و سعی کن مهر طلب نباشی...سعی کن این کارایی ک کردی رو دیگه نکنی واس کسی...اونموقع ببین چقد باارزش میشی ک همه سمتت میان

خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند

همه جوره وقتی مطیع باشی یکم سرتو بلند کنی میشی ادم بده میشی زیاد خواه 

مالان اومدی قهر که میگید اومدم بیرون؟

ان شاالله که مثل چی پشیمون بشه

عزیزم تو خودت فراموش کردی که یه زنی!!!

باید گاهی ناز کنی!باید گاهی کار نکنی!تو خودتو تبدیل کردی به خدمتکار خونه ی مامانش خب معلومه اون خدمتکار نمیخواد زن میخواد

کی گفته فداکاری و محبت بیش از حد ادمو عزیز میکنه؟!نه اتفاقا از یه حدی بگذری میشه وظیفه که شما اون حدو گذروندی

وظیفت شده که حقوقتو تقدیمش کنی

وظیفت شده که خونه مامانش هرهفته بری و کار کنی

حتی برای خانوادشم همین دیدگاهو به وجود اوردی

وقتی خودت برای خودت هیچوقت ارزش قائل نبودی این توقع رو از دیگرانم نداشته باش

امیدارم مهریتو بگیری ک البته حقوقی خودته در واقع

چه قشنگ گفتی ، من اینو بارها دیدم توی زندگیم ، همون شعر  کفر نعمت از کفت بیرون کند 

برای اینکه زیادی بهش رو دادی فکر کرده جایی خبریه 

نفهمه بابا ب درک

نفر بعدی ک اومد تو زندگیش میفهمونه بهش

مگه تو مسول درک و فهم دیگرانی

بعضی از مردها هوش کمی دارند در واقع خنگ هستند،فکر کردن چه خبره بعد از طلاق حلوا حلواشون می کنن،مهریه را حتما بگیر و بره به درک

بهترین نظر

سرکار میری کارتت دست اونه؟