من یک سری سر یه مسئله شخصی با نامزدم خیلی وقت پیش بهم زدیم دوباره بعد چند ماه بهم برگشتیم خیلی دوستش دارم گاهی وقتا اینقدر باهام بد رفتاری میکنه با خودم میگم کاش هیچوقت نمی دیدمش
من خیلی باهاش خوبم در برابر بد اخلاقی هاش بد رفتاری هاش صبورم باهاش مهربونم ارومش میکنم همیشه هواشو داشتم نزاشتم چیزی اذیتش کنه هرجور خواسته بودم براش شده خودم غذای خوب نخوردم ولی وقتی اون اومده خونمون بهترین هارو براش فراهم کردم
هرکاری برا خوشحال شدنش کردم ولی خیلی نمک نشناسه یه شب خوبه فرداش دیگ باهام سرد رفتار میکرده خیلی رفیق بازه با رفیقاش خیلی خوبه براشون خرج میکنه هر روز رفیق بازیه ولی من دستم نمک نداره ازم بیزاره 😅
هعی خدا هم عاشقشم هم هعی میگم کاش هیچوقت تو زندگیم نمیدیدمش