داشتم رد میشدم یه مرده دقیقا از کنارم رد شد از قصد من خودم قشنگ متوجه شدم ... از قصد دستشو طوری کرد بخوره به سینم قشنگ مالید... منو میگی اعصابم خراب شد.... گفتم کثافت ریدن کله پدرت رو....
بعد یه زنه از پشت گفت ولکن این دستش فلج بود اینجوری شد.... گفتم نه این اگه فلج بود چرا دستش اونوری نرفت چرا جای دیگه نخورد حتما باس اینجا میخورد... بعد دیدم میگه آره واقعا راست میگی این خودش مرض داشت😂
😒😒بعضیا سکوت میکنن من بلند بلند فحش میدم
باز دیدم مثلا عصبانی شد یکم پشت سر اومد بعد رفت😂کلا به یه ورم بود مرتیکه