2737
2734
عنوان

دلش شکست و منو نبخشید 💔💔😔😔

237 بازدید | 5 پست

وقتی بهش پیام دادم ازش خاستم منو ببخش و حلال کن با خیال راحت بمیرم بهم گفت نه میبخشمت بلکه نفرینت میکنم بهم گفت وقتی تو می‌دونستی من شرایط ازدواج ندارم وقتی بهت گفتم نمون برو گفتی برام ازدواج مهم نیست خودتو دوس دارم موندی ادامه دادی یهو برات ازدواج مهم شد یهو اخلاقت با یه خاستگار عوض شد هی بهت میگفتم صب کن هم من هم تو کار درآمد حسابی داشته باشیم بهم برسیم گفتی نه هی اومدی گفتی خاستگار فلان بهمان گفتی خاستگار ازدواج کم من نگران آینده م بهم گفت این چجور دوست داشتن عشقیه من گزینه نبودم که بین من اون دودل شدی اینقد بهت محبت و توجه کردم فکر کردی وای دارم فرصتامو از دست میدم خیلی بهم حرف زد خیلی،ابراز علاقه شروع رابطه مون با من بود اون راستش گفت شرایط ازدواج ندارم نمون برو ولی من موندم فک کردم میشه ولی واقعا نمیشد تازه وکالت قبول شده بود میخاست قضاوت شرکت کنه تک و تنهایی داشت از صفر با کارگری کردن درس خوندن یه زندگی صفر درست میکرد خانواده ش هم بهش نمیتونستن کمک کنن رابطه مون حدودا ۷ماه طول کشید بهم گفت وقتی می‌دونستی نباید میموندی منو امیدوار میکردی حالا برگشتی دنبال چی هستی ببخشمت حلال ت کنم؟گفت من چجوری دوس داشتن دختر دیگه یی رو باور کنم وقتی تو اینکار کردی دیدی برات نمیصرفه پیچیدی به بازی گفتی زود ازدواج میکنم چرا بعد ۵ماه برگشتی کی چی؟چیو ببخشم گفت از هرکس انتظاری داشتم ولی تو بهم ثابت کردی دخترا همتون همینین یه موقعیت بهتر گیر بیارین رفتین گفت تقصیر من باهات روراست بودم باید باهات جور دیگه مث کاری که پسرای دیگه سر هزارتا دخترا میارن ولشون میکنن میاوردم ولی تو چکار کردی گفت من میومدم بهت میگفتم مامانم یه دختر کارمند بانک خوشگل فلان پیدا کرده تو خودت ناراحت نمیشدی نمیگفتی این چجور عشق و علاقه یی گفتم امیدوارم منو ببخشی گفت زمان مشخص می‌کنه تو زندگی ت خوشبخت میشی یا نه گفت من نمیبخشمت نه حلالت کنم دوماه بعد کات باهاش با همین خاستگار عقد کردم 

ولی شروع زندگی م با با آه و ناله و نفرین دل شکستن یکی دیگه شروع شد 

وقتی فهمیدم چقد حالش بود بغضم گرفت با بغض ازش خداحافظی کردم

دلش شکست خیلی بدهم شکست همه چی تموم بود قدبلند خوشگل باهوش برام وقت میذاشت بهم محبت میکرد توجه میکرد احترام میذاشت دوسم داشت کاش بد بود کاش خیانت میکرد ولی اینقدر ازم ناراحت بود منو نبخشید و حلال نکرد بهم گفت هرصبحی که بیدار بشم نفرینت میکنم ۲۷سالش بود یه سال ازم بزرگتر بود

الهی دلش شکسته ، منم جاش بودم همینکار میکردم. 

ولی تو هم منطقی تصمیم گرفتی 

چرا الکی وعده میدی خب!!!!!

همونقدر که مستربین عروسکش و دوست داشت دوست دارم 🧸💕 من خودمو دوست دارم چون اولین قانون زندگیم برای پیشرفت اینه که اول خودمو دوست داشته باشم، خودمو دوست دارم با اخلاق تندم ، با بی حوصلگیم ، با سخت گیریم ..   خودمو دوست دارم چون انقد قویم که بادی به هر جهت نباشم 😉 با بالا رفتن سن هیچ تاثیری در سطح شعور ندارع، نهایتا یه بیشعور پیر میشی که فکر می‌کنی هر چیزی که بقیه میگن باید به خاطر سنت قبول کنن و احترام بزارن! طبیعت هوشمنده♻️  *درخواست ندین قبول نمیکنم 

خیلی پول پرستی خیلی 

گذینت اگه پوله میگفتی  از اول ‌

راست میگه اگه اون ولت میکرد میگفت میخوام یه زن خوشگل تر بگیرم تو هم تا اخر عمر نمیبخشیدیش.

من دوستت دارم اینو چندبار بگم؟..من از همه ادما سرگیجه دارم فقط باتوعه که عوض میشه حالم:) فقط دسته توعه که پر میده بالم❤️‍🩹....


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

من این سردرگرمی شما رو متوجه نمیشم مورد چندم هم هستین توسایت 

اول طرف میگه من ادم ازدواج نیستم یا شرایط،ازدواج ندارم بازم قبول میکنین میرین تورابطه ای که احتمالا ته نداره !!بعد پشیمون میشین میاین بیرون بعد چندماه باز پشیمون میشین میخواین برین تو!!!!!!تین ایجر هم نیستین که بگیم درک احساسی از شرایط دارین پس قصیه چیه اخه!!!!!

جالب ترین قسمتش اینه که پیشنهاد دهنده شما بودی !!

ادم فقط میتونه این برداشت رو بکنه که یا خودتون هم نمیدونین چی میخواین یا فقط منتظر شرایط بهترین تا برین وتومدت زمان میانی میخواین سرگرم باشین 

بی فرهنگ ها خیلی متنوعند یکی حمام نمیکند یکی زباله میریزد یکی آلودگی صوتی ایجاد میکند یکی پروفایل و امضای سرتاسر توهین میگذارد  ولی همه یک وجه مشترک دارند آن ها "کتاب "نمیخوانند ......

به من هم گفت نمیتونم ببخشمت دیگه به هیچ دختری نمیتونم اعتماد کنم . (بهش دروغ گفته بودم . قبلا ازدواج کرده بودم و جدا شده بودم ولی چون نمی‌تونستم اعتماد کنم نگفته بودم بهش) . بعد از شش ماه بهش گفتم راستشو . بعدش فهمیدم چند ماه بعد از جداییمون ازدواج کرده . تمام روزایی که من عین مرده ها زندگی میکردم و از عذاب وجدان داشتم میمردم اون یکی توی زندگیش بود . 

یار خوب تمام ماجراست🍓❤️🍫
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687