2737
2734

سلام دوستان من مجبور شدم بخاطر شناسایی نشدن از کاربری یکی از دوستام که خیلی وقته استفاده نمیکنن استفاده کنم
خواهش میکنم ازتون تا اخر بخونید و نمیدونم چجوری بگم عین خواهر یا مادر راهنماییم کنید واقعا جز اینجا فعلا نمیتونم به هیچکس دیگه ای حرفی بزنم و نگید به تو ربطی نداره دخالت نکن وقتی همه چیز عینا جلو چشام رخ میده و منو داخل بحث میکشونه قطعا نمیتونم دخالت نکنم
پدرومادرم بصورت سنتی ازدواج کردن و حاصل ازدواجشون منو برادرم هستیم که هردومون الان از آب و گل خیلی وقته در اومدیم من حدودا ۱۹ سالمه و برادرمم ۱۶ سالشه و هردومون بیشتر از سنمون میفهمیم الخصوص من....میخام تعریف از خودم بکنم بخدا این چیزیه که اکثریت اطرافیان میگن باتوجه به سبک زندگی و انتخاباتم...اما پدرم هیچوقت این نظرو راجب ما نداره...درواقع مواقعی که قراره به ضررش تموم شه ما میشیم نادان و نفهم...

پدرم و خانوادش مادرمو اوایل ازدواج خیلی اذیت کردن...چون پدرم خیلی خیلی وابسته خانوادش بود البته بگم هنوزم که هنوزه بعد گذشت این همه سال بازهم پدرم واسه بچهای خواهرا و برادراش عین پدر میمونه و خیلی وقتا شده حتی تو دهن بچهای خودش بزنه یا با نظر زنش مخالفت کنه تا با اونا موافقت کنه درحالیکه هیچکدوم از عمه ها و عموهای من هیچوقت اینکارو تکردن واسه ما که هیچ بلکه خیلی اوقات اذیتمونم کردن....مادرم نزدیک به چندساله ارتباطشو با اونا قطع کرده ....اوایل فکر میکردم مادرم خودخواهه ولی وقتی تو جمع خانواده پدریم قرار میگیریم میبینم واقعا حق داشته....

اگه هستین ادامه شو بگم

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731

بگو هستیم 

قلبــيمـين قـوّتي سن سخـــتي دوران دا آتا مـنه ناجي سنيدون قورخولي طوفان دا آتا يـخـلان وقـته اليمدن دوتوب آرام ايلــدون گرچه من ناقصيديم گوش به فرمان دا آتا
2740

ما از لحاظ سبک زندگی از اونا خیلی سرتریم ولی اونا وقتی منو داداشم با بابام میریم اونجا و تنها میشن با ما طعنه و تیکه و گاها شوخی مثلااااا میخان سطح مارو پایین بیارن و جلوی خود من میشینن راجب خانواده مادریم (که بسیار برام عزیزن) حرف میزنن....قبلا بابام از ما دفاع میکرد ولی الان وقتی متوجه میشه هیچ دفاعی از ما نمیکنه...منم تا چه حد میتونم حرف بزنم وقتی پدرم عین بی کس و کارا با ما رفتار میکنه؟
مادرم خودش شاغله و شغل بسیار پر مشقتی داره و بخاطر ما خیلی اوقات تحمل میکنه چون نمیخاد ما بشیم بچه های طلاق...درحالیکه بارها بهش گفتم این نمیشه وضع...شوهر تو که پدر منه نزدیک به ۲۰ سال شوهرته و اگه قرار بود تغییر کنه و بهترشه تو همین ۲۰ سال این اتفاقات میوفتاد....نمیشه که بخاطر ما با خودت اینکارو کنی ما دیگه بچه کوچیک نیستیم و اینا...
پدر من براحای ماها و حتی همسرشو مسخره میکنه درحالیکه خودش واقعا آدم پر ایرادیه و خطاهای زیادی داره
بشدت بددهنه و اینجوری بگم شما بشنوید فکر میکنید ایشون یکی از ادمای لات خیابون هستش...فحاشی هایی که میکنه از موارد تو دستشویی بگیر تا حرفایی که اراذل اوباش خیابونی میزنن و موقع دعوا با مادرم اصلا مراعات حضور مارو هم نمیکنه....و مراعات منی هم که دخترشمم نمیکنه

مادربزرگ مادریم حق مادری به گردن منو برادرم داره چون تو بچگی که والدینم سرکار بودن رسما او مارو بزرگ کرده و من انقدر دوسش دارم و اونقدری آدم خوریه که من مواقعی که ناراتتم و نیاز به آرامش دارم به او پناه میبرم...منتها مادربزرگم طی یکسری اتفاقات از پدربزرگم طلاق گرفتن قبلا...البته بعد ازدواج پدرومادرم بوده...و الان پدر من جرئت میکنه هر حرفی بزنه که اره مادربزرگم پدربزرگم رو بیچاره کرد و از این قبیل حرفها درحالیکه اصلا بمن ربطی نداره و هردوشون برام عزیزن...دقیقا عمه حیله گرمم یکبار با وقاحت جلوی خودم راجب مادربزرگم و پدربزرگم شروع کرد صحبت کردن که اینا آدم زندگی نبودن...وگرنه منو شوهرمم ۴۰ ساله داریم زندگی میکنیم و درکل جوری برخورد کرد انگار پدربررگ و مادربزرگم جوونای ۱۸ ساله ای هستن که سر هیچ و پوچ طلاق گرفتن...حالا شخصیت و وقار مادربزرگ من کجا و عمه ام کجا....رفتارای پدربزرگم کجا و شوهرعمه ام کجا....

ما از لحاظ سبک زندگی از اونا خیلی سرتریم ولی اونا وقتی منو داداشم با بابام میریم اونجا و تنها میشن ب ...

متاسفانه اینجور ادما تغییر نمیکنن

تو همانی میشوی که می اندیشی!

پدرم بازنشستس برای همین اکثراوقات خونه هستش...و وقتی مادرم نیست و منواو تنهاییم شده راجب مادرم بد صحبت کنه...مثلا ما قصد داشتیم خونه جدید بگیریم و پدرومادرم قرار بود باهم پول بدن منتها بابام چون میدونست قراره خونه رو چند دونگشو بنام مادرم بزنه قضیه کنسل شد...و بارها شده به من گفته که از همین الانم که مادرم روی همین خونمون سهم داره راضی نیست...درحقیقا کل خونه مال اوئه ، چون مادر من طلاهای خودشو که سر لزدواج بابام بش داده بوده (حبه یا هبه نمیدونم نوشتارشو) و من بارها شده بهش بگم اون میتونست اون طلا رو خرج خودش کنه نه خرید خونه و تازه قسط ها رو بعدا با حقوق خودش بت کمک کرده و دادید و باهام بحث کرده که نه قانونه و من هرموقع اختیار کنم میتونم ازش بگیرم و منم بش میگم پس اونم مبره مهریه شو بزاره اجرا...بابام میگه زن اصلا نباید قدرت داشته باشه...قدرت داشته باشه کارلی خطرناک میکنه و بمن میگه توام ازدواج کنی من به شوهرت میگم هیچی بنامت نکنه....درحالیکه واقعا ببخشید اینجوری میگم خواهر خودش کل خونه بنامشه و بابام بارها شده بگه اصلا مادرتو با عمه ات مقایسه نکن...عمه ات خیلی بهتر از اوئه....درحالیکه مادر من وظیفه مادریش ، همسرداریش ، خانه داریش همه چیش از عمه من بهتره...حتی میگم شاغله و اون پولو بجای اینکه خیلی اوقات خرج خودش کنه خرج زندگی میکنه..

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687