2752
2734

من چون تک عروس بودم خیلی بهم حسادت میکردشوهرشم مرده بودیادمه شبای زمستون نصف شب ساعتای 2و3میومدتواتاق بخاری یاکولرتابستوناخاموش میکرد😑بدون اجازه یهونصف شب میدیدی بالاسرته منم شوهرمومحکم بغل میکردم که بیشتربسوزه چون بشدت حسودی میکردببینه شوهرم بهم محبت میکنه والاقهرمیکرداخرطاقت نیاورددوشب اومدتواتاق ماخوابید😑دفعه سوم باشوهرم قهرکردم گفتم نمیام خونه مادرت قول دادکه تکرارنمیشه صبحش که خواستم برم سرکاردیدم قهرکرده جواب سلامم ندادچون شبش نزاشتم بیادپیشمون بخوابه اینم بگم هفته ای یه دفعه میرفتم توروزاییکه خودش اجازه ورودمیدادوالاروزای دیگه حق ورودنداشتم نه اینکه بخوادتدارک ببینه اصلاهرهفته تخم مرغ وماهیتابه میزاشت میگفت عروس درست کن کل 2سال عقدم 2باربرنج درست کرداونم بدون گوشت 🤥خلاصه من خیلی چیزای پشم ریزون دارم براتعریف که نیازبه لیزرنداریدخودبه خودباشنیدنش پشماتون شوک بهشون واردمیشه😆حالاشمابگید؟


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

برای من هیچی طلا نخریدن 

هیچی ها هیچی 

فقط یه حلقه نامزدی و حلقه عقد سبک که هیچ کدومم به انتخاب من نبود

برای نی نی دار شدن همه بی نی نی ها ومن دعا کنین  درزمین عشقی نیست که زمینت نزند،آسمان را دریاب
2731
مگه اوناغذابایدمیوردن؟من نشنیدم 

چرا دیگه ما رسم داریم داماد غذا ومیوه واجیل بیاره بده ارایشگاه.من از ساعت شش صبح تا سه گرسنه بودم.خانوادمم تدارک داشتن میدیدن..شوهرم کل طایفشونو ناهار برنج وکباب دادن..این قدر بیشعور بود نکرد یه پرس بیاره در ارایشگاه..بدبختی هم اون روز رستوران های شهرمون پیک نداشتن خودم سفارش بدم.عصرش تو باغ از فشار دستام میلرزید

برای ازدواج خوب همه جوان ها.واسه ازدواج خواهرم..یه صلوات مهمونم کن..اجرتون با شهدا
چرا دیگه ما رسم داریم داماد غذا ومیوه واجیل بیاره بده ارایشگاه.من از ساعت شش صبح تا سه گرسنه بودم.خا ...

خب شاید نمیدونستن آجیل! بدن به عدوس توارایشگاه بهش میگفتی

حالابعدش بااونهمه ارایش کجامیخاستی مسواک بزنی

خب شاید نمیدونستن آجیل! بدن به عدوس توارایشگاه بهش میگفتی حالابعدش بااونهمه ارایش کجامیخاستی مسواک ...

منظور تخمه نیست.یکم پسته و مغز بادام.مسواک برده بودم چون گفتم یه وقت دندونم رژی میشه تمیز کنم..اتفاقا خوب میدونستن.برای دخترش زنگ زده بود مادرشوهره حسابی سفارش کرد که دخترم ضعف نکنه..واسه ما نمیخاست انجام بده

برای ازدواج خوب همه جوان ها.واسه ازدواج خواهرم..یه صلوات مهمونم کن..اجرتون با شهدا
منظور تخمه نیست.یکم پسته و مغز بادام.مسواک برده بودم چون گفتم یه وقت دندونم رژی میشه تمیز کنم..اتفاق ...

خب توهم یاخودت میبردی

یابه همسرت زنگ میزدی میاورد

یابه خاتواده خودت میسپردی بیارن

ازخانواده همسر نه چیزی بخاه نه چیزی بده

خب توهم یاخودت میبردی یابه همسرت زنگ میزدی میاورد یابه خاتواده خودت میسپردی بیارن ازخانواده همسر ...

خانواده خودم نمیتونستن چون مسافتشون دور بود..میدونی رسم شهر ماست..واسه تموم عروس های ارایشگاه اوردن.منم فکر میکردم میارن برام..واسه همین چیزی نبردم..خانواده همسرم که یه طایفه را غذا دادن..همسرم هم که مث من زود نرفته بود ارایشگاه..میتونست برام بیاره..ولی نکردن

برای ازدواج خوب همه جوان ها.واسه ازدواج خواهرم..یه صلوات مهمونم کن..اجرتون با شهدا
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   77namnamak  |  6 ساعت پیش