به بهانه خونه روستایی رفت. که آخر شب بیاد. از ساعت۱۲گوشیش خاموشه،،،الان صدای اذان میاد. فقط گفتم خدایا به همین اذان اگه پاک و بیگناهه تو نگهداری باش،ولی اگه در حال انجام گناهه،خودت ابروشو بریز که من دستم به جایی بند نیست ...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
همیشه میگفتم ماه پشت ابر نمیمونه،،،،ولی الان میگم خوب هم میمونه ،احساس میکنم همون طور که دادگاه و قاضی و جامعه و دنیا طرف مرد هستن،خدا هم تازگیا طرف مرده
به گور سیاه که رفته . چرا خودت رو آزار میدی . کسی که تا الان نیانده قطعا سابقه هم داشته . هزار بار تو رو تو بیخبری گذاشته. تو رو به اون خدا فقط به خودت و بچت فکر کن. حالا وقتی میاد میگه تلفنم باطریش تمام شد. زلزله آمد زمین شکاف بزداشت و ..
چه جوری بعضیها اینقدر سریع تصمیم به خودکشی میگیرن و عملیش میکنند. خیلی جسارت میخاد ،چرا من ندارم. فاصله الان من تا بالکن طبقه ۷ دومتره. فقط یه حرکت سریع و یه پرش و تمام