دیروز به کراشم که سرپرستم هست اعتراف کردم (با هم صمیمی هستیم) من شمارش و دارم چون باید ازش مرخصی بگیرم دو بار باهاش تماس گرفتم آخریش مهر ماه بود، دیروز موقع پیاده شدن از ماشینش بهش گفتم صورتش خندان و حیرت زده بود من سریع خداحافظی کردم فقط با شوخی بهش گفتم خنگ که اونم با خنده به من گفت بی ادب بعد رفتم
الان از دیروز که بهش اعتراف کردم هیچ تماسی ازش نداشتم و دارم با این جمله که اون شماره من و نداره خودم و آروم میکنم، به نظرتون چون سر پرستم هست شماره من و سید داره تو گوشیش؟ آخه شرکت ما آدم زیاد میاد و میره بعد اون موقع من تازه رفته بودم هنوز صمیمی نبودیم حالا چه کنم