همش فقط بفکر این ک طلا بخره بفروشه سالی ده بار طلاها وماشینشو عوض میکنه باصد ملیون برای دختر خواهرش ک خواهرناتنی من هست جهاز خرید ذره ای بفکر من نیست شوهرم خون ب جیگرم میکنه ازبس بداخلاق ازصبح تاشب پنج جمله بامن صحبت نمیکنه بخدا اگر بچم نبود خودم میکشتم چون واقعا امیدی ب زندگیم ندارم همش انقد درحال دعوا با پدرم ک مااصلا وقت نمیبینیم ک بخوایم راجب مشکلاتمون بهش بگیم تاهم بگیم میگ وا بشینید زندگی کنید شما ها نمیدونید من چقد سختی میکشم همه زندگیاشون مشکل دارن هیچی نمیگن شماها چتون همش ناراضین میخاین ابرو ما ببرین طلاق چیه خودتون خواستین هرطور هست بسازین
ازدواجت اجباری بوده؟
شانس ندارم حتی تو سایت کسی ب دادم برسه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
یعنی چی خواهر ناتنیت مگه میشه بچه خاله بشه خواهر ناتنی نفهمیدم
بعد دیگه شما ازدواج کردی دیگه نمی تونی از مادرت توقع داشته باشی
درد شوهرت چی اینجوری میکنه
من خوندم کامل ،حق با توهست عزیزم
ولی چون مجردم نتونستم چیز خاصی بنویسم ولی چون نوشتی کسی جواب نداده
خواستم بگم بیا یک هفته مدیتیشن کن ،ذهنتو اروم کن ،بعد تصمیم بگیر یا فکر کن و‌بنویس ناراختیتو
هیچ کارش نمیشه کرد چون اون با همین تفکر به این سن رسیده بخاطر ارامش خودت هیچ انتظاری ازش نداشته باش فکر کن خودتی و خودت درست مثل من
ببین مادرت طلا عوض کنه یا ماشین حقشه شما که نباید ازش توقع کنی شما الان شوهر داری هزینه هات گردن شوهرته فکر کردی اگر مادرت بهتون کمک مالی کنه شوهرت میگه مادرزن دستت دردنکنه؟؟؟ بخدا نمیگه تازه روز به روز بیشترم میخواد پس توقع از مامانت نکن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
