دوست رفیق؟بعد الکی نگرانی الان میگما با خودم ی وقتایی با این سن گریه میکنم
یادمه بچه که بودم یکی از دوستام مه هنوزم باهم دوستیم کیارش پدر و مادرش فوت کرده بودن پیش خالش زندگی میکرد من بهش حسودیم میشد که خوش بحالت پدر و مادرت مردن هیچی تو این دنیا دیگه ناراحتت نمیکنه
اسکل بودم😂😂😂
منو همسرم ۶ سال باهم دوست بودیم از همون دوستی هردوتامون میدونستم که به پدر مادرمون وابسته ایم بعد تو عالم بچگی قراره گذاشته بودیم یه خونه بزرگ بگیرم ۶ تایی زندگی کنیم😂😂😂🤩😂 ای خدا باز حرفامون یادم اومد
ازدواج که کردیم خونه شوهرم یه ۱۰ دیقه با مامانم فاطمه بود با ماشین اومدیم دقیقا کنار خونه مامانم اینه ی اپارتمان گرفتیم الان مامانم کلا دو قدم باهام فاصله داره
خوش به حالت بهترین کار رو کردید. چه خوب که همسرت بخاطر نزدیکی به مادر پدرت دق نداد تورو. من روزی صدبار مرگمو خواستم چون میگه من یادم نیست و نگفتی و من قولی ندادم و.... حالا هم لابد به هزار منت میخواد این ور اجاره کنه ولی نزدیک نه هاااا صرفا قابل رفت و امد باشه! دلم خونه واقعا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
