امروز تو مغازه نشسته بودیم
بعد دیدم پسرداییم با خنده به جایی اشاره میکنه
رفتم کنارش وایستادم
دختره سریع سرشو برگردوند
فهمید من دیدمش
تا من حواسم نبود یه چشمک میزد روشو میکرد اونور
آخر که خریدش تموم شد داشتم یواشکی نگاهش میکردم خم شد دوباره چشمک زد
بعد یهو بلند شد منو دید دستشو کوبید رو دهنش فرار کرد
فازشو نفهمیدم واقعا
ولی خیلی بهش خندیدم😂
پسرداییم ۱۵ سالشه دختره هم ۱۳
از همین الان داره نخ میده بزرگتر بشه چی میشه..