من خیلی دوست دارم دنیای خودمو داشته باشم
عاشق تنهاییم هستم
دوست دارم همش تو خلوت خودم بشینم کتاب بخونم فیلم و تئاتر ببینم و بنویسم و در اتاق ببندم
اگه بیاین خونه ما می بینید من در اتاق بستم و همش رو تختم در حال فیلم دیدن و کتاب خوندن و درس خوندنم
و از طرفی اگر بخوام تنها نباشم همش تو نشست ها و گفتگو های کتابخوانی و تئاتر و اینجور چیزا شرکت میکنم و روابط اجتماعی خوبی دارم
تدریس زبان رو هم خیلی دوست دارم
حس میکنم اگر ازدواج کنم باید از دنیای خودم فاصله بگیرم و دیگه تنهاییمو از دست میدم
چون باید یک نفر دیگه رو الویت قرار بدم
واقعا همینطوره؟