2737
2734
عنوان

داستان واقعی از دعوا تو عروسی ای که دعوت شدیم بدوویین که ماجرا واقعیه

| مشاهده متن کامل بحث + 22715 بازدید | 215 پست
بهش گفتم تو ام در گوش جاری میگفتی فصولیش به تو نیومده و تمام مگه اینحاام مدرسس که اینجوری کردی چون ا ...

اینجا نتیجه میگیریم بیشتر تقصیر خود عروس بوده که به خاطر یه کلمه حرف جاری عروسیه خودش رو بهم زد با این کولی بازی‌بازیاش خودشو جلوی شوهرش همه ی مهمونا از چشم انداخت .... به نظرم حتی نباید جواب جاریشو میداد خیلی راحت باید به کارش ادامه می‌داد،  بعضی وقتا جواب ندادن خیلی بهتر از جواب دادنه

فکر کنم آستانه تحمل روانی عروس پایین بوده اما خانواده دوماد هم جوری گذاشتن توی کاسه ش که عروس از لحا ...

خیلییییی پاییینه من از لچگیش میشناسمش ببین مثلا یکی میخندید این گریه میکرد میگفت حتما منو مسخره کرده خندیده...خیلییی حساس و زودرنج بود جاری ام اینو فهمید و دست گزاشت رو نقطه ضعفش.

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



فقط میتونم بگم خاک بر سر اون دختر  چند سال دیگه ام پرتش می‌کنه از خونه بیرون و می‌ره ی زن دیگه ...

یه نکته رو فهمیدی؟ شب اول رو گذروند و بعد داماد قهر کرد، چرا؟ چون مهریه نصف بشه و دلیل اصلی اصلی اینه که دختره راه برگشتی نداشته باشه 

💞 حسبی الله 💞 برای تعجیل ظهور امام زمان یه صلوات بفرستید 🌹
2742
اینجا نتیجه میگیریم بیشتر تقصیر خود عروس بوده که به خاطر یه کلمه حرف جاری عروسیه خودش رو بهم زد با ا ...

ولی من فکر میکنم اگر عروس جواب نمی‌داد و گذشت میکرد بازم اونا از در دیگه وارد میشدن واسه فتنه اندازی 

خدا عالمه قبل از عروسی چقدر عروس اذیت شده بوده و چه اتفاق ها افتاده 

بعدا مشخص شده نقشه بوده برای بخشش مهریه

اخه چه نقشه ای ؟از کجا میدونستن عروس برلی پنجاه تومن اونجوری کولی بازی درمیاره یا برای یک کلمه حرف اونجوری خودش رو چنگ میزنه 

به نظرم خانواده عروس برلی اینکه ضایع نشن گفتن اینا نقشه بوده برای بخشیدن مهریه 

وگرنه اگر نقشه بود چند تا حرکت اساسی خانواده داماد میزدن 

2740

من یادمه چند روز پیش بیرونوبودیم با خانواده ی شوهرم وجاری عفریته...خوب گوش کنید ...پسرم خیلی پتوشو دوست داره هم گرما هم سرما دوست داره پتوی روخودش باشه ...ازاینجا هواا گرم بود ازاینجا دهنم سرویس شده بود از پسرم که بخوابه تاآخر خوابید خواهر شوهرم پرید گفت پتو رو بکش هوا گرمه گفتمش با شوخی ولش کن میام میزنمت  خودش بش برخورد که این حرفو زدم بعد جاری عفریته هی میرفت ومیومد از خواهر شوهرم تشکر میکرد بعد بش گفت چیه میخوای بری گفتش نه همینجوری دارم ازت تشکر میکنم بعد که منو رسوند خونه جاری عفریته دم در بود وبدون بدو رفت بازم تشکر وقدر دانی میکرد 

سبحان الله وبحمده سبحان الله العظیم   
ولی من فکر میکنم اگر عروس جواب نمی‌داد و گذشت میکرد بازم اونا از در دیگه وارد میشدن واسه فتنه اندازی ...

یکی دوبارم لوس کرده و غش کرده قبل عروسی ایناام یعنی خانواده شوهره ترسیدن بردن سی تی اسکن مغز.. دکتر گفته جیزیش نیس...کلا دختر حساس و زودرنجیه

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687