سلام
خیلی مامانم اخلاقای بد داره تو تاپیکام هست
ولی تازه دیروز فهمیدم چه فرشته ای بوده😢
دیروز حالم بد شد خیلی خیلی بد
بدن درد.سردرد.ضعف.سستی دست و پا.حالت تهوع.سرگیجه و دل درد داشتم
یکم دراز کشیدم ولی درست نشدم
شوهرمم سرکار بود
مامانمم مریضه
زنگ زدم مادرشوهرم که خونش نزدیکه اومد موند پیش پسرم تنهایی مسیر دو دیقه ای رو اسنپ گرفتم( دوتا کوچه فاصله هست) رفتم دکتر .حال نداشتم راه برم.با بدبختی داروهامو رفتم خریدم.😔روم نشد به تزریقاتی مطب بگم بره بخره
خیلی عذاب کشیدم.
حالا اگه مادرم حالش خوب بود هرجا که بود سریع خودشو میرسوند.حتی نمیذاشت تنها برم دکتر😢 بدون هیچ منتی
باز دستش درد نکنه مادرشوهرم اومد موند پیش پسرم
ولی الان زنگ زدع بود میگه کاش منم نگیرم این مریضی رو☹
نمیدونم من مریضم حساس شدم یا نه؟
کاش مامانم زود خوب بشه
دیشب شوهزمم میگفت مادرت با همه اخلاقای بدش.لااقل در حق تو بهترینا رو کرده😢