من حتی از نگاه کردن به مرغو فکر کردن بهشم بدم میاد😖
دقیقا. ولی زود میگذره نگران نباش😍
فقط 15 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
من ریخته ام در رگ تو شیره جان* هی غلت بزن در منو دل رابتکان* این هم نفسی چه حس و حالی دارد* در پیکر من دو قلب دارد ضربان*🤰❤️💋👨👩👦 دردل من افتاده عشقت زمین گیر شدم♡سر تو با عصمت با شمسی درگیر شدم *** کار هرکس نیست با مرد زیستن♡ مغز خر میخواهد و صبر خفن زن سعدی با سعدی دعواش شده ***همسر جان، جان به قربانت کنم ای خوب خوبان*** مرا به صرف عشق کردی تو مهمان*** بیا که رنگ چشمت مرا دیوانه کرد از تو چه پنهان *** ۱۴۰۲/۱۱/۹ ضربان قلبشو شنیدم خداااااا🥰🥰دوبونش برم** ۱۴۰۳/۱/۱۸ تیکر من آبی شد🥹🥰😇آرین مامان خوش اومدی 🤭🤭
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
یه هفته دیگه ۳ ماهم پر میشه میرم تو ۴ ماه ولی هنوز بهتر نشده
منم تا اوایل چهارماه تهوع داشتم ببین یهو قط نمیشه ک. به مرور هی کمتر میشه طوری که اصلا متوجه نمیشی الان من داخل ۵ ماهم چی بشه تهوع بگیرم اونم موقعی ک بوی خاص میاد مثلا ب بوی ماشین و خونمون حساسم از بیرون ک میام یهو گلاب ب روت بالا میارم اگ مدام خونه باشم که نه اصلا تهوع ندارم
فقط 15 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
من ریخته ام در رگ تو شیره جان* هی غلت بزن در منو دل رابتکان* این هم نفسی چه حس و حالی دارد* در پیکر من دو قلب دارد ضربان*🤰❤️💋👨👩👦 دردل من افتاده عشقت زمین گیر شدم♡سر تو با عصمت با شمسی درگیر شدم *** کار هرکس نیست با مرد زیستن♡ مغز خر میخواهد و صبر خفن زن سعدی با سعدی دعواش شده ***همسر جان، جان به قربانت کنم ای خوب خوبان*** مرا به صرف عشق کردی تو مهمان*** بیا که رنگ چشمت مرا دیوانه کرد از تو چه پنهان *** ۱۴۰۲/۱۱/۹ ضربان قلبشو شنیدم خداااااا🥰🥰دوبونش برم** ۱۴۰۳/۱/۱۸ تیکر من آبی شد🥹🥰😇آرین مامان خوش اومدی 🤭🤭
🤍برای با تو بودن هزاران سال هم کم است،زودگذر است،چه رسد به این عمر فانی ما،کاش خدا بیاید و وعده ی جهان دیگری را بدهد که زمان در آن معنایی نداشته باشد و بتوان دوباره در کنار تو،دم به دم با تو رسمِ عاشقی آموخت....🤍//از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی........................ //// ❤ این روزا بهتر از هر موقعی معنی انتظار و دل گرمی رو می فهمم....نه ماه،ثانیه به ثانیه انتظار کشیدن و دل گرم بودن به خدایی که همیشه بوده و هست و خواهد بود....خدایا من منتظرم،منتظرم و دلم گرمه به تو،به این که حواست هست به این بنده ای که چشم دوخته به عظمت و بزرگیت....تمام ترسا،تمام استرسا،دلهره ها همه و همه رو سپردم به تو،مثل بچه ای که دلش گرمه به مادرش منم دلم گرمه بهت❤