2737
2734

یه دوستی داشتم که همون موقع ها هم که دوست بودیم از هر نظر باهم متفاوت بودیم من خودم کم کم دوستیمون تموم کردم متولد ده هفتاد هستم من دوست پسر نداشتم عوضش دوستم لیلا چهارتا پنج تا رو باهم کنترل میکرد گذشت تا ازدواج کرد و سرش به زندگیش گرم بود اومد منو پیدا کرد دوباره باهم دوست شدیم اما هرروز زنگ میزد از مادرشوهر خواهر شوهر اینا میگفت یادمه مثلا میخواستم درس بخونم یا یه کاری داشتم دقیقا دو ساعت باهاش تلفنی حرف میزدم  وقتم میرفت زنگ میزد گریه میکرد از خانواده خودش شوهرش شکایت میکرد منم راهنمایش میکردم بهش میگفتم درست میشه خدا بزرگه این حرفا با شوهرش فامیل هاش خوش بور یاد من نبود شوهرش که صبح ها میرفت شرکت یاد من میفتاد دختر خوبی بود حداقل تو رفاقت برات سنگ تموم میگذاشت اما می اومد رابطه خودش شوهرش تعریف میکرد واقعا چندشم میشد منم خودم کلی مشکلات داشتم که باید حلش میکردم حوصله دیکه نداشتم دوسال تموم هرروز با گریه ها این سروده میزدم قرض میخورد که بخوابه همش میگفتم نکن خطرناکه بریم دکتز باهات میام دیگه کارش این بود هرروز بده قلیون بکشه فکر کنید من خونه بودم فردا امتحان داشتم زنگ میزد بدو بیا دم در بریم بیرون میرفتم باهاش نشستیم قلیون میکشیدیم دیگه معتاد قلیون شده بودم من مشکل کلیه دارم چشمتون روز بد نبینه مریضی بدتر شد بهش میگفتم نریم اینجا اصلا بریم خونه ما یا کافه بدون قلیون قبول نمیکرد اما کم آوردم از دوستی باهاش وقت بی وقت بدون اطلاع دم در خونمون بود همش ناامیدم میکرد من یه نفر دوست داشتم طرف ازدواج کرده رفته تلاش کردم الان موفق شدم دیگه بهش فکر نکنم همش هر دقیقه اون عوضی راجبش حرف میزد یادم مینداخت بعد شنیدم جدا شده اما دیگه به حال من فرقی نکرد خلاصه این لیلا الان باهش حرف نمیزنم کات کردم یک سال نیم ولی دست بردار نیست زنگ میزنه بلاک کردم به خط دیگه پیغام میده چرا با من قهری دلم برات تنگ شده دویت دارم تنهام دوباره دوست شیم موندم چیکار کنم

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2728
از هرکی که حالتو بد میکنه و باعث میشه از خودت ، اینده و زندگیت غافل بشی دوری کن حالا چه میخواد رفیق ...

حس عذاب وجدان دارم  نسبت بهش که کمکش بیشتر نکردم تا حالش خوب شه من دانشجوم  خودمم مریض ام واقعا حالم بد میشد ازش بهش میگفتم شوهرت که حمایتت میکنه حتی شوهرش میگفت برو درس بخون دوست نداشت عیبی نداره برو نقاشی یا ناخن کاری این چیزها یاد بگیر خونه نشین وضع مالی شوهرش عالیه مادرشوهر میگفت برو باشگاه من پولش میدم چاق شدی قبول نمیکرد 

حس عذاب وجدان دارم  نسبت بهش که کمکش بیشتر نکردم تا حالش خوب شه من دانشجوم  خودمم مریض ام ...


آخه عزیزم وظیفه شما نیست که حالشو خوب کنی شما تا جایی که توانشو داشتی راهنمایی و کمکش کردی و سنگ تموم گذاشتی با این اوصاف که شما تعریف کردی ایشون باید بره پیش روانشناس ، چرا انتظاراتشو نسبت به خودت بردی بالا اینجوری یه آدم وابسته ساختی که در مواقع ناراحتی و سختی میاد به سراغ شما با حرفات شاید بتونی یه حال موقتی خوب براش فراهم کنی ولی باز روز از نو روزی از نو

شما هم زندگی و مشغله ها خودتو داری روی خودت تمرکز کن

آخه عزیزم وظیفه شما نیست که حالشو خوب کنی شما تا جایی که توانشو داشتی راهنمایی و کمکش کردی و سنگ تمو ...

دقیقا میدونید خیلی میگفتم برو روانشناس میگفت رفتم دکتر عاشقم شد مگه میشه شوهر داشت مثلا میافتیم کافه میگفت صاحب کافه عاشقم شده والله من حتی نگاه نمیکردم ببینم صاحب کافه کیه خودش خیلی قبول داشت نه ذهنم درگیره یک سال نیم گذشته این چزا هنوز تو فکر منه دنبال اینه با من دوباره دوست شه دیشب پیام داد گفتم عزیزم یک سال خرده ای گذشته بیخیال شو تو شوهر داری من مجردم به درد هم نمیخوریم یکبار شوهرش بدون لباس رکابی عکسشو به من نشون میداد حالم واقعا بهم میخورد اخه چرا ادم عاقل اینکارو کنه گفتم این عکس حریم شخصی شماست نکن وای موندم چرا هنوز دنبال منه 

2740
دقیقا میدونید خیلی میگفتم برو روانشناس میگفت رفتم دکتر عاشقم شد مگه میشه شوهر داشت مثلا میافتیم کافه ...


اجازه بده یه چیزی بگم 

 بنظرم تموم کنی خیلی به نفعته علاوه بر این حرفا که تا الان گفتین این دوست شما با تعریفاتی که از خودش میکنه کم کم بر روی اعتماد به نفس شما هم تاثیر میذاره گویا قصدش اینه که برتری خودش رو نسبت به شما نشون بده از اونور میگه تو دوستمی خیلی دوستت دارم از اونورم خیلی نامحسوس داره اینو بهت القا میکنه که ازت برترع یجورایی داره سواستفاده میکنه از بودنت ، یبار بر خلافش رفتار کنی ...

از روی تجربه میگم عزیزم آدمای سمی زندگيت رو خط بزن♥️

اجازه بده یه چیزی بگم   بنظرم تموم کنی خیلی به نفعته علاوه بر این حرفا که تا الان گفتین ا ...

خدا روشکر یک سال بیشتر باهاش قطع رابطه کردم واقعا خودم راحت شدم دیگه خسته شدم بودم ازش  دیروزم شمارش کلا بلاک کردم انشالله دیگه با شماره جدید نیاد سراغم خطم عوض کردم این شماره به دانشگاه چند جا دادم نمیشه عوض کنم ولی یکم نسبت بهش عذاب وجدان داشتم با راهنمایی هی شما اوکی شدم ممنونم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز